جستجو
فارسی
 

دلسوزی برای پناهندگان آولاکیِ (ویتنامی) آرزومند یک خانه، بخش ۲ از ۵

جزئیات
بیشتر بخوانید
من واقعاً از این دنیا و طرز کار مردم خسته شده‌ام. نمی‌دانم چند نفر انسان دوست و خیّر در این دنیا باقی مانده. به محض اینکه بخواهید به کسی کمک کنید، بقیه می‌خواهند که اول به آن‌ها کمک کنید. و چیزی که میخواهند آنقدر ضروری نیست؛ ولی آن‌ها چیزهایی درخواست میکنند. چون فکر می‌کنند که حق شان است، فکر می‌کنند حق دارند که این کار را کنند. […] اما در واقع، زمانی که من برای پناهندگان آولاکی (ویتنامی) کار می‌کردم و وقتی مجبور بودم در به در بروم و خودم را حقیر کنم و هیچ‌کس … با گوش‌های ناشنوا صحبت می‌کردم و مشکلات زیادی بود و رشوه‌های زیادی، واقعاً به طور جدی فکر می‌کردم شاید باید برای آن‌ها یک کشور بسازم. […] اگر به عنوان مثال یک کشور خودمان را داشته باشیم، همه وگان، در حال مدیتیشن، هیچ مشکلی نداریم، نیازی به اداره کردن نداریم، همه خودشان اداره می‌کردند. (بله.) […] فقط اینکه، در این دنیا، آن‌ها مشکلات زیادی می‌سازند و اجازه نمی‌دهند که ما این کار را انجام دهیم. در غیر این صورت، شاگردان ما هر یک نفر را می پذیرفتند. هیچ مشکلی نبود. حتی تمام مردم هائیتی، آفریقایی‌ها، همه را می پذیرفتیم. بدون تبعیض.

Photo Caption: خداوند نسبت به تمام زندگی بسیار مهربان است، پس در هر جا با شادی شکوفا می‌شویم!

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها (2/5)
1
میان استاد و شاگردان
2025-03-10
1144 نظرات
2
میان استاد و شاگردان
2025-03-11
911 نظرات
3
میان استاد و شاگردان
2025-03-12
855 نظرات