جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

خاطرات استاد، قسمت ۴ از ۴

2023-04-09
Lecture Language:English
جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
خیلی احساس آزادی میکردم. میتوانستم تا ابد آنجا زندگی کنم. ولی بعد فکر کردم که جهان «کارما» من را بیرون آورد، تا بتوانم بیایم و شما را ببینم! سیب زمینی ها! مشکل این بود. بنابراین فکر میکنم درحقیقت تقصیر پلیس نبود بلکه شما بودید. نه فقط شماها، کل دنیا داشت گریه میکرد. خدای من! اینقدر بزرگ شده اید و من حتی نمیتوانم تنها زندگی کنم! اینقدر سن تان بالا رفته! بعضی از شما ریش دارید و نوه دارید و هنوز مثل بچه ها گریه میکنید.
بیشتر تماشا کنید
قسمت   4 / 4
1
2023-04-06
3722 نظرات
2
2023-04-07
2808 نظرات
3
2023-04-08
2513 نظرات
4
2023-04-09
2504 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید