جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

باشد که صالحان پیروز شوند، بخش ۳ از ۶

2021-01-04
Lecture Language:English
جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

( چه اتفاقی می افتد اگر آقای "بایدن"، رئیس جمهور شود؟ ) خب، چه اتفاقی می افتد؟ خب، تشخیص آن بسیار دشوار است. ولی آمریکا اعتماد جامعه بین المللی را از دست خواهد داد. (اوه، وای.)

و شما از من می پرسید که چرا او چنین شخصیتی دارد. (بله.) من ابتدا چیزی در مورد تأثیر فیزیکی به شما می گویم. خب؟ (بله.) سه دلیل وجود دارد برای اینکه چرا او چنین شخصیتی دارد که مردم آن را دوست ندارند. چون او حرفهایش را رک و راست میگوید. او چیزهای بی معنی نمی گوید. (بله.) و او همچنین کارهایی را انجام می دهد که مانند یک سیاستمدار معمولی نیست. خب؟ (بله، استاد.) اما با این وجود به کشور کمک میکند و به دنیا کمک مینماید.

سه دلیل وجود داشته که او چنین شخصیتی پیدا کرده است. شماره یک، پس زمینه است. او آمریکایی است. (بله.) و شما "فرهنگ" فیلمهای آمریکایی را می شناسید. بله؟ (بله، استاد.) همه چیز روی پرده سینما می رود. انواع لعن و نفرین و حرفهای عامیانه و انواع این چیزها و او با اینها بزرگ شده است. (درسته. بله.) و سپس تأثیر دوستان و اطرافیان، طرز صحبت همه آنها اینطور است، یا اکثر آنها اینطور حرف میزنند، یا بسیاری از دانشجویان چنین چیزهایی می گویند. یا حتی بچه ها اینها را می گویند. بچه های کوچکتر، بچه های کوچک حالا دیگر تمام مدت اینطور حرف می زنند. متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) اسم گذاشتن روی افراد و قضاوت کردن و همه اینها. و بعد، او به آن عادت کرده است. نه؟ (بله.) [بطور عادی] گفته میشوند، خب؟

وقتی در آمریکا بودم، گاهی اوقات حرفی گفته میشد که خودم تعجب میکردم. چون من حتی... تا به حال، هرگز جرات نکردم چنین حرفی را به زبان آولاکی (ویتنامی) یا چینی بگویم. متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) وقتی آن حرف را میگویم، معنای آن خیلی زیاد است. اما وقتی در آمریکا بودم، می توانستم به انگلیسی چیزی که خیلی بد نیست، اما برای من به اندازه کافی بد است را بگویم. بله؟ (بله.) وحشتناک است. می توانم آن را به انگلیسی بگویم، زیرا آن دیگر عادت شده است. اما نمی توانم آن را به زبان خودم یا به زبان چینی بگویم. می بینید؟ (بله، استاد.) می توانم آنرا به زبان آلمانی نیز بگویم یا حتی به زبان فرانسه. Excusez moi. گاهی اوقات با کلمه ای با "ام" در اغاز آن به زبان فرانسه. (آه، بله.) (بله، بله.) اما مثلا هر روز یا اغلب اوقات نیست. فقط اینکه در بعضی مناسبت ها، حرفی زده میشود. به نوعی به من هم می رسد. هر روز که آنرا می شنوید، یا اغلب که آنرا می شنوید، آن به درون می رود و بعد یکروزی بیرون می پرد.

این پس زمینه است. (بله، استاد.) تحت تأثیر همه فیلم ها و کل فرهنگ و کل جامعه آمریکا قرار میگیرید. (بله.) بنابراین، شما نمی توانید یک مرد را به تنهایی سرزنش کنید بخاطر اینکه او خیلی در صحنه سیاسی نبوده است. (بله، استاد.) او یک تاجر بود. (بله.) و به نوعی، آنها او را انتخاب کرده اند تا کاندیدای ریاست جمهوری شود. او مجبور است این کار را انجام دهد. و او در این زمینه آموزش ندیده و به یک سیاستمدار حرفه ای تبدیل نشده است. (بله، استاد.) اگر از جوانی به حزبی بپیوندید و به عنوان یک سیاستمدار آموزش ببینید و یک برنامه یا انگیزه سیاسی داشته باشید، (بله.) آنوقت سعی می کنید که یاد بگیرید تا مثل بقیه باشید. تا خوب صحبت کنید، سعی نکنید همه را آزار دهید. همیشه باملاحظه باشید، چیزهایی از این قبیل. (بله، استاد.) اما هیچ قانونی در آمریکا وجود ندارد که بگوید یک رئیس جمهور، یک سیاستمدار، باید متفاوت تر از دیگران باشد. بسیاری از آنها تفاوتی ندارند. می توانید ببینید که آنها رشوه گرفته اند، فاسد هستند و... متوجه منظورم هستید؟ (بله، استاد.) پس، فقط چند کلمه تند معنای واقعی زیادی ندارند. این یک جرم نیست. وقتی او کلمات تندی را گفت که مردم هر روز می گویند، این یک جرم نیست، این فقط مربوط به شخصیت است، (بله.) فقط یک عادت است. مطمئناً بهتر بود که او دیپلمات بودن را یاد گرفته بود. (بله.) اما قانون آمریکا مقرر نمی کند که رئیس جمهور باید مانند یک دیپلمات صحبت کند. هیچ قانونی برای این وجود ندارد، درسته؟ (این درست است.) (نه.) و هیچ قانونی وجود ندارد که رئیس جمهور را منع کند که برخی از کلمات را مانند افراد دیگر بگوید. (نه، استاد.) فکر نمی کنم چنین قوانینی باشند. شما که وکیل هستید به من بگویید. (نه، چنین چیزی نیست. وجود ندارد، استاد.) بله یا نه؟ (نه.) نه، البته، مردم انتظار حرفهای خوب را دارند، یا شاید آنها آن روش را ترجیح می دهند. البته همه ما صحبت های خوب را ترجیح می دهیم. اما این بدان معنا نیست که صحبت خوب، اصل و بنیاد یک فرد خوب است. (بله، استاد.) پس، شاید مردم او را به این دلیل دوست ندارند. فردی هست که این دلیل را در روزنامه یا اخباری که من خوانده ام گفته است.

حالا شماره دو. شماره دو ناامیدی است. (آه. بله.) با بودن در موقعیت او می بینید که چقدر ناامید شده است. (بله، استاد.) او حتماً اینطور بوده است. (بله.) زیرا می بینید که حتی دیوان عالی نیز به رئیس جمهور گوش نمی دهد. (بله.) بغیر از این، او نیز یکی از شهروندان است که حق ادعای آنچه که خوب می داند را دارد. (بله، استاد.) و آنچه که او معتقد است غلط است، به خصوص، وقتی در مورد چیزیست که به سرنوشت کل کشور ربط دارد، (درسته. بله، استاد.) و همچنین به امور بین الملل. بنابراین، او احتمالاً چندین کلمه را بیان کرده (بله.) که شاید نباید بیان می کرده. من هرگز آن را نشنیده ام. اما، بهر حال، رسانه ها به او نیز نام هایی می دهند. من چنین چیزی را خواندم. قبلا من اخبار یکی از تلویزیون های جریان اصلی را خیلی خیلی دوست داشتم. (بله، استاد.) من زیاد آن را تماشا نمی کنم، اما وقتی قبلاً تلویزیون تماشا میکردم، آن را نگاه می کردم. (بله، استاد.) یک گزارشگر مورد علاقه، گزارشگر اصلی، گزارشگر با تجربه، به رئیس جمهور خود نامهایی میداد، متوجه اید؟ (وای.) (بله.) این چه ارتباطی به توانایی وی به عنوان رئیس جمهور دارد؟ و حتی با این وجود او یک رئیس جمهور است. (بله.) شما باید به مقام و عنوان وی (بله.) احترام بگذارید، زیرا او نماینده قانون اساسی، دموکراسی کشور شما، شخص والا مقام کشور شما است. (بله.) به او این نامها را میدهید و آن نمایانگر شخصیت سطح پایین شما است. (بله، استاد.) من با این موافق نیستم. بنابراین قبل از انتقاد از شخصیت رئیس جمهور، آنها باید به خود نگاه کنند (بله، استاد.) به شخصیت خودشان. پس برای یک رئیس جمهور بسیار ناامید کننده است که با انواع منیت ها و بد دهنی و این نوع منتقدان کار کند. (بله.) و همه کارهای خوبی که او انجام می دهد نادیده گرفته میشوند. (بله.) بنابراین او باید حس ناامیدی بسیار زیادی داشته باشد. او حتی به فکر ریاست جمهوری برای بار دوم هم نبود. (اوه.) او گفت که به خاطر نمی آورد که چرا باید برای بار دوم رئیس جمهور شود، این بدان معناست که او آنرا نمی خواسته. متوجه اید چه میگویم؟ (بله.) اما مطمئناً حزب او و دیگران، پیروانش، طرفدارانش و افراد خوب، او را ترغیب کردند و او به کارهایی که باید برای کشورش، برای جهان انجام دهد فکر کرده، بنابراین او برای دومین بار میخواهد که رئیس جمهور باشد. (بله، استاد.)

اما بعد با آن دستگاه ها چنین وضعیتی پیش آمد. می دانید، تقلب با ماشین بسیار آسان است. (بله، استاد.) آنها همه کارها را با کامپیوتر انجام می دهند، در مورد دستگاه نوع دیگری صحبت نمی کنیم، که برای دیگران ناآشنا است. (بله، استاد.) و من شنیدم که آن دستگاه، در حال حاضر... در اخبار، گفته شد که آن طوری طراحی شده تا افراد بتوانند آنرا دستکاری و کلاهبرداری کنند. (اوه، وای.) این به طور عمدی اینطور طراحی شده و همچنین دارای شهرت بدی در سایر کشورها است بخاطر اجازه دادن برای... (برای هک کردن.) بله؟ (برای هک کردن و...) بله، بله برای هک کردن یا تغییر دادن یا انجام هر کاری که می خواهید. (بله، استاد.) شما فقط باید برخی از فن آوری را بلد باشید. من هیچ فن آوری را نمی دانم... من قادر به انجام کار با کامپیوترم نبودم، شما همه اینها را می دانید. اما افراد بسیاری از فن آوری سررشته دارند. (بله، استاد.) بسیار پیشرفته اند. ما به ماه رفته ایم و بعد قرار است به مریخ یا ناهید برویم. متوجه اید؟ (بله. بله، استاد.) و می توانیم صدها میلیون سال نوری دورتر را ببینیم؛ سیارات دیگر را، کهکشانهای دیگر را ببینیم. (بله.) دستکاری در دستگاه شاید برای برخی از افراد با فن آوری بالا، خیلی راحت باشد، درسته؟ (درست است، درسته.) اگر آنها قصد چنین کاری را داشته باشند، می توانند چنین کنند. (بله.) همچنین میتوانند تعداد بیشتری [آرا] را بشمارند، می توانند کمتر بشمارند... هیچکس نیست که واقعاً این افراد را کنترل کند. درسته؟ (بله.) حتی اگر آنها کنترل کنند، آنها نرفتند و کنار افراد نبودند تا ببینند که چه کاری انجام میدهند، نه؟ آنها مثلا شش متر دورتر می نشینند یا چنین چیزی و حتی گاهی اوقات اجازه ندارند که برای نظارت بر انتخابات سیستم شمارش آرا یا رأی گیری آنقدر نزدیک بنشینند. (بله.) این مطابق روزنامه های شما است، بله، همه اخبار بد در آن است. اما حقیقتی در آن هست.

و یک مورد دیگر، مهمتر از همه، قرارداد او قبل از آمدن به دنیا است. به یاد داشته باشید که به شما گفتم من هم قبل از اینکه به دنیا بیایم باید یک قرارداد را (بله، استاد.) امضا میکردم تا این و آن کارها را نتوانم انجام دهم. (بله، بله.) من نمی توانم از قدرت جادویی استفاده کنم و واضح است که نمی توانم از قدرتی برای شفای مردم استفاده نمایم، به عنوان مثال اینطور است. (بله، استاد.) چون بعد همه افراد پیروی من میشدند. (بله.) جدا از پدیده های طبیعی که از وجود من می آیند، از وجود من ساطع می شوند، یا از من به بیرون منتشر میشوند، نمیتوانم برای اغوای مردم، عمداً از هر نوعی از قدرت خود یا از جادو یا مواردی از این دست استفاده کنم و آنها را نشان دهم. (بله.) شما همه اینها را می دانید. (بله.) این هم همانطور. برای او مقدر شده بود که کار بزرگ و خوبی برای کشورش و جهان انجام دهد. پس او باید قراردادی را امضا میکرده. (بله، استاد.) او از نظر ظاهری نمی تواند خیلی عالی به نظر برسد. متوجه اید چه میگویم؟ (آه.) و مثلا مانند یک دیپلمات خوب صحبت کند. (بله، استاد.) مسائلی مانند این. این شاید یکی از چیزهایی باشد که او باید از آن بگذرد. متوجه اید؟ (بله.) (فهمیدم.) بطوری که حتی اعضای خانواده اش، یکی دو نفر از آنها، حتی بر ضد او شدند. و همچنین، ناامیدی از کار با بسیاری از افراد ناسازگار، یا افراد بی کفایت یا افرادی که همان هدف را ندارند نیز هست. (بله، استاد.) مثلا او کلا صلح میخواهد. و وزیر دفاع او می خواست همه را بمباران کند، این چیزی است که او گفت. (بله، استاد.) او فقط می خواست بر سر همه بمب بریزد، مثلاً اینطور است. این بسیار ناامید کننده است، خب؟ (بله، استاد.)

حتی در مورد کووید-۱۹ شهود اش به او گفت که مردم باید ماسک بزنند و سپس بالاترین مقام، بالاترین مقام برای توصیه های پزشکی در کشور، دکتر "فاوچی" به او گفت، "اوه نیازی نیست." متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) و سپس دکتر "فاوچی"، بسیار ستایش شد و حتی آنها یک روز را در واشنگتن دی سی به او اختصاص دادند، یک روز، روز دکتر "فاوچی" نامگذاری شد. (وای.) روز اول یک چیزی، من خیلی علاقه ای به این موضوع ندارم، بنابراین خیلی خوب یادم نیست. شماها می توانید بررسی کنید. (بله، استاد.) و او همچنین گفت که ما باید بیشتر نگران آنفولانزا باشیم، آنفولانزای عادی که داریم، آنفولانزای معمولی که قبلاً داشته ایم؟ (بله، استاد.) او اینطور گفت!

( Dr. Fauci: پس، هم اکنون، نگران آن نباشید، بیشتر نگران آنفولانزا باشید که برای دومین بار در این فصل به اوج رسیده است تا ویروس کرونا... )

بر طبق همه روزنامه ها، گفته های وی این چنین نقل قول شد که ما باید بیشتر نگران آنفولانزا باشیم تا این میکروب های کوچک. (بله.) بله، شما آن را دیدید؟ (بله، استاد.) بله!

( Interviewer: من تمام این گزارشها در مورد ویروس کرونا را می بینم، آیا باید یک ماسک به صورت بزنم؟ Dr Fauci: آه، البته که نه. منظورم اینست که الان دلیلی برای هیچ فردی در ایالات متحده وجود ندارد که بخاطر ویروس کرونا ماسک به صورت بزند. )

پس این بدان معناست که وی رئیس جمهور را دلسرد کرد. رئیس جمهور قبلاً مقدار زیادی ماسک سفارش داد تا به همه بدهد! و بعد او [فاوچی] چنین حرفی زد! (بله.) و این نیز آقای رئیس جمهور را گمراه کرد و او را بیمار نمود! و او و خانواده اش همه مریض شدند زیرا به دکتر "فاوچی" باور داشتند که می گفت این چیزی نیست. (اوه.) دکتر "فاوچی" گفت کووید-۱۹ هیچ چیز نیست، فقط میکروب است، آنفولانزا حتی بیشتر نگران کننده است. متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) اما مردم از قبل به آنفولانزا عادت کرده اند و این خیلی زیاد نبود، بنابراین اگر او به آقای رئیس جمهور بگوید که این به اندازه آنفولانزا بد نیست، البته که رئیس جمهور هیچ ماسکی نمی زند. او نمیخواست که کار دیگری انجام دهد. (بله، استاد.) تا اینکه بعدا دید که این بد است، بد، بد! سپس مجبور شد که خود تلاش کند تا مبلغ زیادی را برای یک شرکت اختصاص دهد تا در زمینه واکسن تحقیق شود. (بله، استاد.) همه به او گفتند، همه گفتند که پنج، شش، هفت سال یا بیشتر طول خواهد کشید. بله؟ (بله، استاد.) او کاری کرد که در عرض پنج، شش، هفت ماه آن را ساختند! (بله.) هیچکس از او زیاد تعریف نمی کند! آیا ستایشی می بینید؟ حالا از هر نوعی باشد؟ نه. (نه. نه.) شما دیدید که روزنامه ای چاپ کند، "آه! آفرین، آقای رئیس جمهور!" هیچ چیزی! درسته؟ (بله، استاد.) اوه نه! شاید یکی دو تا از آنها. فقط میگویند، "آه، این خیلی خوب است." فقط میگویند "آه، چه آدم خوبی"، چنین چیزی. (بله.) آه خدایا. من هم با وجود اینکه رئیس جمهور نیستم، ناامید شدم. من بسیار احساس ناامیدی می کنم که مردم اینگونه هستند!

و مردم سعی میکنند شخص خوبی مانند رئیس جمهور ترامپ را کنار بگذارند. (بله، استاد.) و شخصی درگیر فساد و فریب از شما می خواهد که به او رأی دهید. متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) درگیر با پولشویی، یا هر چیز دیگر. اما، البته اینطور نیست که او، معاون سابق رئیس جمهور، خودش این کار را کرده باشد. (بله، استاد.) (بله.) شاید نه، چون شاید آنها هنوز به این موضوع نرسیدند، اما نام او همه جا بود. (بله، استاد.) در تجارت، در دفتر تجاری، در جلسات تجاری و انواع و اقسام امور و از آنجا که وی معاون رئیس جمهور بود، بنابراین پسرش چنین تجارت پرسودی دارد و هیچ کاری انجام نمی دهد. (وای.) دریافت میلیونهای بسیار بسیار زیاد. خب؟ (بله، استاد.) (بله.)

و در زمان های قدیم، نمی دانم که آیا آمریکا اکنون چنین قانونی را دارد یا نه، اما در زمان های قدیم... زیرا در حال حاضر، از چند سال به این سو، چینی ها به اصطلاح دشمن آمریکا شده اند. متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) رقبا و دشمن و تهدیدی برای آمریکا شدند. این چیزی است که آنها امروزه می گویند. من آن را در بسیاری از روزنامه ها خواندم. بنابراین اگر هم پیمان شوید، با دشمنان دست دهید، آنها شما را برای خیانت محاکمه می کنند. (بله.) حتی پولشویی هم نیست. (بله، استاد.) حتی اگر فقط یک مظنون باشید. به همین دلیل حزب فرانسه به آقای "سارکوزی" رأی نداد. زیرا اگر به مظنونی رأی دهید، این بدان معناست كه شما نیز از چنین چیزی پشتیبانی میكنید یا در آن شركت دارید. اما در آمریکا، خیلی آزادی هست، یا چی؟ (بله.) آنها آزادی را بیش از حد مسلم دانستند. آنها کشورهای زیادی را نمی شناسند. هر کاری که آنها اینگونه انجام دادند، یا به شیوه ای که با رئیس جمهورشان صحبت می کنند، میتوانند آنها را [در کشور دیگر] زندانی کند. برای مدتی طولانی. (بله، بله.) حتی اگر آنها این کار را آشکارا انجام ندهند، دلیل دیگری پیدا می کنند تا بخاطر اینکه در مورد رئیس جمهور بد صحبت کردید، شما را زندانی کنند. میدانید چه میگویم؟ (بله، استاد.) آمریکایی ها خیلی لوس شدند. بسیار نازپروده شدند! امیدوارم که آنها همچنان آزادی خود را حفظ کنند، زیرا اگر شما هر چیزی را مسلم بدانید، آن چیز از شما گرفته خواهد شد. (آه، بله. این درست است.) این قانونی در کائنات است. آنچه شما نیازی ندارید از شما گرفته می شود، آنچه که قدردانش نباشید، از بین خواهد رفت. دیر یا زود. چیزی شبیه آن. بنابراین امیدوارم که خوشحال باشید، ممنونم که به من اعتماد دارید. ( استاد، از پاسخ شما متشکرم. )

و آیا شما با آنچه گفتم موافق هستید؟ ( موافقم، استاد. ) آن وکیل چطور؟ ( بله، موافقم. موافقم، استاد. ) شما فکر می کنید بر طبق قانون آمریکا من حرف غلطی را گفتم؟ ( نه، استاد. ) حدس می زنم صحیح باشد، درسته؟ ( بله، استاد. ) و هر کسی که به مظنون رأی دهد یا طرفدار او باشد، معمولاً قانون در بسیاری از موارد، در مورد او تحقیق می کند، در آمریکا نیز چنین است، درسته؟ (بله، استاد.) زیرا شما به همدست بودن مظنون هستید. درسته؟ (بله.) او هم مانند آن فرد مظنون است. مظنون هنوز مجرم نیست، (بله.) تا زمانی که اثبات شود، اما با این وجود مظنون است. درسته؟ (بله، استاد.) به همین دلیل به آقای "سارکوزی" دوباره به عنوان رئیس جمهور نمی توان رای داد. زیرا مردم نمی خواهند به یک مظنون رأی دهند. (بله.) متوجه اید چه میگویم؟ تا اینکه او بیگناه شناخته شود. (بله، استاد.) شاید چنین شود، اگر او بیگناه شناخته شود. این بستگی به وضعیت دارد و به اینکه آن چه جرمی است یا چه چیزی است. اما در آمریکا، نمی دانم که آیا آن مجاز است. بنابراین، شما از من می پرسید. من هم واقعاً نمی دانم چگونه درست پاسخ دهم. منظورم ۱۰۰٪ درست است. (بله.) فقط میتونم به آن بخندم. و در عین حال بسیار غمگین هستم. خب؟ (بله، استاد.) زیرا همه به آمریکا بعنوان نمونه خوبی از دموکراسی نگاه می کنند. (بله، استاد.) الگویی از عدالت. از محافظت. اما حالا ببینید چطور شده است! آنها از رئیس جمهور صالح و خوب و عالی محافظت نمی کنند. از رئیس جمهور خودشان. فردی که ثابت کرده که واقعاً ارزش مقام و سِمت خود را دارد، و حتی چند برابر بیشتر از آن. (بله، استاد.)

( چه اتفاقی می افتد اگر آقای "بایدن"، رئیس جمهور شود؟ ) خب، چه اتفاقی می افتد؟ خب، تشخیص آن بسیار دشوار است. ولی آمریکا اعتماد جامعه بین المللی را از دست خواهد داد. (اوه، وای.) بخاطر چنین سلب عدالت و احترام به مقام عالی کشور، (بله، استاد.) و بخاطر چنین اقدامات عمدی بر علیه او (بله.) از بسیاری جهات. و مردم همچنین به رسانه ها، رسانه های جریان اصلی اعتماد نخواهند کرد. این چیزی است که من نگران آن هستم. (بله، استاد.) فقط امیدوارم که چنین نشود. اما این خیلی واضح است. خیلی واضح است. اگر سیستم عدالت کار نکند، مردم به آن اعتماد نمیکنند. (بله، استاد.) اگر رسانه ها واقعیت را گزارش ندهند، فقط اخبار جعلی و مقالات مغرضانه را گزارش دهند، آنوقت مردم به رسانه ها اعتماد نمیکنند. (بله، استاد، فهمیدم.) بسیار ساده است. (بله، متوجه شدم.) بنابراین اگر مردم در آمریکا نیز نتوانند به سیستم عدالت اعتماد کنند، پس چگونه جامعه جهانی بتواند به آمریکا اعتماد کند. متوجه اید چه می گویم؟ (بله، استاد.) این همان چیزی است که نگران اش هستم.

بله، امیدوارم همه چیز خوب پیش برود. (بله، استاد.) بسیار خب. ما برای رئیس جمهور خوب دعا می کنیم. (بله، ما دعا می کنیم، استاد.) من همچنان دعا میکنم. هر زمان که باشد. هر وقت که بتوانم. این چیزیست که میتوانم به شما بگویم. خب؟ (بسیار متشکرم، استاد.) (متشکریم، استاد.) خواهش میکنم. باشد که خداوند به آمریکا برکت دهد. باشد که خداوند آنها را از وضعیت ناخوشایند خارج کند. باشد که فرد صالح پیروز شود تا کشور شما همچنان پایدار باشد، تا بعنوان یک کشور خوب، عادلانه و دموکراتیک برای همه جهان الگو باشد. (بله، استاد. متشکرم.) (آمین.)

بیشتر تماشا کنید
قسمت   3 / 6
1
2021-01-02
9587 نظرات
2
2021-01-03
6743 نظرات
3
2021-01-04
10820 نظرات
4
2021-01-05
6010 نظرات
5
2021-01-06
5699 نظرات
6
2021-01-07
5216 نظرات
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
2024-04-22
37 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید