جستجو
فارسی
  • همه زبانها
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • همه زبانها
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

شو/ برنامه ها

قلب مردم خط مشی سیاره مان را تغییر خواهد داد

2020-11-10
زبان :English
جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

بسیاری از افراد، اغلب مردم در آمریکا این سوالهایی که شما پرسیدید را خواهند داشت. (بله. آنها مشتاقند که بدانند.) و بسیاری از مردم جهان هم مایلند که سوالاتی که شما پرسیدید را بپرسند. (بله.) امیدوارم که پاسخهای من ذهن آنها را روشن کند و شاید به آنها کمک کند، تا حدی به آنها آرامش بخشد.

( استاد، آمریکا از "پیمان اقلیمی پاریس" خارج شد ) بله. ( و بسیاری از آمریکایی ها در این باره نگران هستند. آیا جای نگرانی هست؟ )

مسلم است که باید در مورد تغییرات اقلیمی نگران باشیم، اما نه در مورد آن پیمان. من آن را خواندم. به طور خلاصه آن را خواندم. داشت خوابم می برد، چون خیلی روان خوانده می شد و گویی تنها یک نوشته خوب است و هیچ چیز واقعی در آن نیست. (آه.) در آن گفته نشده که چه باید کرد، مثلاً در این باره گفته نشده که سعی کنید خودروی برقی بسازید. (بله.) کشاورزی ارگانیک انجام دهید. (بله.) به خاطر وضعیت گاز متان از پرورش دام جلوگیری کنید. خب؟ چون این مهم ترین عامل جذب گرماست و مهم ترین عاملی است که اینک سیاره مان را گرم میکند. (بله.) در مورد اینها هیچ چیز نگفته، به شیوه ای نوشته شده گویی که با یک بچه حرف میزند: "آه، خوب باش و بعد به من گزارش بده که چقدر خوب بوده ای." همین. مشابه این است. خودتان بخوانید و بعد متوجه میشوید. (بله، استاد.) شاید خودتان خواندید و با من موافق هستید. عجیب نیست که آمریکا از آن خارج شد. فایده ندارد. (بله.) حس میکنم بی فایده است. (متوجه ام.) فقط یک مقاله است. شاید بتواند جایزه ادبی را برنده شود، البته اگر در آن گروه امتیاز کافی کسب کند. آه، خدای من، خیلی احساس درماندگی میکنم. (آه.) نمیدانم کسانی که با آن موافقت کردند، اصلاً متوجه شدند که در آنجا چه نوشته شده، چون همه آن به سبک ادبیات خوبی است، بدون اینکه هیچ توصیه ی مهمی، هیچ پند واقعی در مورد آنچه که باید انجام شود، بدهد. (بله، استاد.) فقط گفته شده: "خب، سعی کنید انتشارات عامل تغییرات اقلیمی را کاهش دهید." همه چیز به همین صورت است. حتی نگفته انتشارات چه چیزی؟ (بله.)

قبلاً به شما گفتم، قبلاً در برخی کنفرانس ها به همه گفتم. گفتم که میتوانیم حتی هواپیماها را نگه داریم. (بله، استاد.) میتوانیم تمام کشتی ها، تمام خودروها، تمام قطارها، خط آهن ها، اتوبوس ها، همه چیز را به همین صورت نگه داریم. فقط کافی است گاز متان تولید شده توسط صنعت دامداری را متوقف کنید. (بله.) چون این انتشارات دی اکسید کربن، مسلم است که برای هوا بد هستند، اما به اندازه ای که باید به گاز متان پایان داد، اضطراری نیستند. (بله، استاد.) چون گاز متان، گازی است که گرما را بیشتر از همه گازها جذب میکند و سریعتر از همه هم ناپدید میشود، از اینرو باعث خنک شدن آب و هوا می شود. (بله، استاد.) در این حین میتوانیم به دی اکسید کربن هم رسیدگی کنیم. (بله.) وگرنه دی اکسید کربن هزار سال در هوا می ماند و بعد به هم می پیوندند، آه وقتی در این باره حرف میزنید، وقتی در این باره از من سؤال می پرسید، خیلی منقلب میشوم. منقلب میشوم. نباید بشوم. باید آرام و متین و خود دار باشم، اما چنین نیستم. وقتی مسئله مرگ و زندگی میلیونها، میلیاردها انسان در میان است، اخیرا و در زمان حال، و در گذشته و در آینده، به خاطر رژیم گوشتخواری، به خاطر رنج ناشی از گوشتخواری، رنج ناشی از شکنجه حیونات، آه، خدای من، به خاطر رفتار بد با حیوانات. (بله.) شما همه آن فیلم ها را دیدید. (بله، بله، وحشتناک اند.) همه آن بخش ها را دیدید، خودتان میدانید. دیگر نیاز نیست بیشتر بگویم، چون اگر بخواهم بگویم، فریاد میزنم. (بله، متوجه ام.)

حتی نمیدانم که آیا جهان قابل نجات دادن است یا نه. به شما میگویم، خیلی از این بابت خسته ام و از حرف زدن با کسانی که ناشنوا و لال و خاموش و نابینا هستند. یادم هست که یکی از محققان محترم یهودی، کتابی با این عنوان نوشت: "در مقابل نابینا". اگر نابینا باشید، هیچ چیز نمی بینید. متوجه منظورم میشوید؟ (بله، استاد.) اگر افراد نابینا باشند، حتی اگر در مقابل آنها بایستید، شما را نمی بینند. (درسته.) این چیزی است که برای اکثر مردم جهان از جمله همه دولت ها و رهبران صدق میکند، [از گفتن این موضوع] متأسف نیستم. من فقط حقیقت را میگویم. چرا وقتی حقیقت را میگوئید، باید احساس تأسف کنید؟ (متوجه ام، استاد.) میدانم که کم پیش می آید که استادتان را اینطوری ببینید یا با چنین صدایی نگرانی حرفهایی از من بشنوید. (بله، استاد.) اما من نگران نیستم، من فقط درمانده ام، و خیلی، خیلی ناراحت، به خاطر شرایط سیاره مان و وضعیت بشریت که در زمان کووید- ۱۹ در نومیدی، در انحطاط و در یأس به سر می برد. (بله، استاد.) و هیچ چیزی به کار نمی آید، در سیاست دولت ها هیچ تغییری صورت نگرفته است.

به شما گفتم که سیستم این جهان ریاکارانه است. این را به شما گفتم. (بله.) ریاکار هستند. چون از یک سو، همه قوانین را امضاء میکنند تا از حیوانات محافظت کنند تا مردم به حیوانات آسیب نزنند، سبب هیچگونه ترس و رنجی برای آنها نشوند. اما در عمل چه کار میکنند؟ هر روزه آنها را کشتار دست جمعی میکنند. (بله.) هر روزه چندین میلیون را. هر روزه جان های آنها و جان های ما را میگیرند. در هر دقیقه که با شما صحبت میکنم، بر سر میلیونها حیوان، از جمله ماهی ها و پرندگان آسمان و جوجه هایی که هنوز در تخم هستند و غیره، چنین می آید. (بله، استاد. وحشتناک است.) پس چطور میتوانم در اینجا بنشینم و به شما بگویم: "آه، همه آنها خوب هستند. آنها همه سعی شان را میکنند." آنها هیچ تلاشی نمیکنند. آنها ریاکار هستند، به شما میگویم. من حتی میخواهم به خاطر شکستنِ قوانین خودشان، از آنها شکایت کنم. اما من یک رهرو هستم. نباید چنین کاری کنم. چون من خیلی در رنج هستم. من در رنج هستم. (بله.) از درون اندوهگین هستم. بخشی از من در حال مرگ است، به خاطر این جهان های پر درد، حیوانات بیچاره و انسان هایی که بدون دلیل قربانی جنگ ها و کشتارها و سوء استفاده و شکنجه هستند. من از همه اینها در درونم حس بیماری دارم، مرا درک میکنید، (بله، استاد.) وقتی به آنها فکر میکنم، اینطوری میشوم. دیگر نمیتوانم گریه کنم، چون هر روزه گریه میکنم. من هر روزه گریه میکنم و خواستم حتی این جهان را ترک کنم (آه، استاد.) چون این به اصطلاح جهان، یک مکان خونریزی است. خونریزی از انسانها، خونریزی از حیوانات، خونریزی از درون به بیرون به خاطر همه این ظلم ها، تمام این بدی ها و جنونی که از انسانها ناشی میشود.

منظورم این است که من نمیتوانم آمریکا را به خاطر خروج از پیمان اقلیمی پاریس سرزنش کنم. (بله، استاد.) خودشان هم آن را نقض میکنند. آنها هیچ کاری انجام نمیدهند، حتی روی کاغذ هم، حتی از نظر تئوری، آنها به مردم نمیگویند که چه کار کنند. فقط میگویند: "خب، باید سعی کنید." به طور خلاصه اینطور میگویند. (بله، استاد.) بعد همان ها را دوباره و دوباره تکرار میکنند. به همین خاطر به شما گفتم که از خواندن آن خواب آلود شدم، چون خیلی کسل کننده بود. (بله، استاد.) کاملاً خسته کننده و بی فایده بود، براستی چنین بود. کلمه ای برای اظهار نظر در مورد آن ندارم. این فقط وقت تلف کردن است و آلودگی بیشتری ایجاد میشود که ناشی از رفت و آمد و هواپیما و هر وسیله نقلیه دیگر به پاریس میباشد. بعد در آنجا گوشت میخورند، شراب می نوشند و همینطور حرف می زنند. و یک چیزهایی هم می نویسند. (بله.) این براستی مرا عصبانی میکند. به همین خاطر در اینجا از بیان مؤدبانه ای استفاده نمیکنم. (بله، استاد.)

این جهان ریاکارانه است. (بله، استاد.) جهانی ریاکار با مردمی ریاکار که بر کشورها حکومت میکنند. من ابراز تأسف نمیکنم. حتی بطور نیمه کاره هم متاسف نیستم. خب؟ (بله، استاد، متوجه ام.) این حقیقتی است که در نهایت باید می گفتم. دیگر نمیخواهم ساکت باشم. دیگر نمیخواهم مؤدب باشم. (بله.) چون دیگر اینها تأثیر ندارند، نتیجه ندادند. به نظر میرسد که مردم ناشنوا، نابینا و لال هستند. (امیدوارم که آنها به شما گوش دهند، استاد.) امیدوار باشید. در رؤیاهای تان، بله؟ من هم در رؤیاهایم امیدوار هستم. بله. ما فقط میتوانیم آرزو کنیم و امیدوار باشیم. ( استاد به خاطر همه الهام ها و کمک هایتان، از شما متشکریم. ) آه. من همه تلاشم را میکنم، عزیزم. من همه تلاشم را میکنم، چون دیگر چه کار باید انجام دهیم؟ ما هنوز ادامه میدهیم، همچنان امیدوار می مانیم، امیدوار به اینکه شرایط تغییر کند. (بله.) کمی تغییر کرده، اما این تغییر در مردم است، نه در قانونگذاران. (بله.) چون آنها خودشان قانون را نوشتند. و حتی آن را اجرا نمیکنند. خودشان هر روز با ایجاد رنج برای حیوانات و مجاز شمردن همه این کشتارها و سوء استفاده ها و شکنجه های معصومان، ضعیفان، بی آزاران، حیواناتی که دوستان انسانها، بهترین دوستان شان، دوستان حقیقی شان هستند، این قوانین را نقض میکنند. (بله.) بله. پس اینکه چیزها تغییر کند از سوی دولت ها نیست، بلکه قلب های مردم تغییر میکند که مسیر سیاره در خطر مان را تغییر می دهد. (بله، بله.) مردم فیلم ها را تماشا میکنند، تلویزیون ما را می بینند، منطق آن را می بینند به لزوم داشتن شفقت پی می برند و اینها شاید قلب شان را تغییر دهد و به این شکل مردم، زندگی روی این سیاره را تغییر میدهند و جهان ما را نجات می دهند. دولت ها بی فایده هستند. و از گفتن این موضوع متأسف نیستم.

دولتها در برخی بخش ها مفید هستند ولی آنها از این نظر بی فایده هستند. مهم ترین جنبه، مهم ترین موضوع این است که ما باید سیاره مان را حفظ کنیم و نیز مردم جهان را و موجودات این سیاره را، همه آنها را. باید با پایین نگه داشتن دما به اندازه قبل از تغییرات اقلیمی همه آنها را ایمن نگه داریم. یا حداقل آنرا متوقف کنیم تا از بدتر شدن آن جلوگیری نماییم. من هیچ دولتی را نمی بینم که برای توقف تغییرات اقلیمی، کار مهمی انجام دهد. تا اینکه همه فجایع ناشی از تغییرات اقلیمی متوقف شوند. تا همه رنج ها و حتی پاندمی متوقف گردد، چون همه اینها بخاطر صنعت دامپروری است، به خاطر حبس کردن دام هاست، به خاطر شکنجه دام هاست، به خاطر کشتار دست جمعی دام هاست. آنها باید این کارها را متوقف کنند و بعد همه چیز سریع بهتر و خوب میشود. (بله، استاد.) به جز برخی از آنها که صلح برقرار میکنند. و این خودش مهم است. (بله.) این افراد را باید به خاطر تلاش های صلح دوستانه شان ستایش کرد. آنها براستی تلاش میکنند، حتی با وجود وضعیت سخت شان یا سنت شان و فراتر از استاندارد معمول میروند تا آنچه فکر میکنند درست است را انجام دهند. من این افراد را می ستایم و تحسین میکنم و به بهشت ها دعا میکنم تا بیشتر به آنها کمک کنند. (بله، استاد.) آنها حداقل نیمی از آنچه خواستم را انجام میدهند. وگان باشید، صلح برقرار کنید. بقیه بی فایده هستند. براستی بی فایده هستند. مالیات مردم را به هدر میدهند. (بله.) من اینطور فکر میکنم. (بله، استاد.)

( استاد، صنعت دامداری بیشترین میزان گاز متان را تولید میکند ) بله. ( و بیشتر از همه عوامل موجب گرمایش اقلیمی است، ) بله. ( پس چرا پیمان پاریس به آن اشاره نکرده یا به آن رسیدگی نمیکند؟ ) آه! چون آنها نمیتوانند گوشت و ماهی و تخم مرغ و لبنیات را کنار بگذارند. بله، مسلم است. و چون هنوز فجایع و سوانح شامل حال خودشان نشده است. شاید شامل حال برخی شده، اما نه برای اکثریت. چون آنها در محیط های ایمن و تحت حفاظت زندگی میکنند. آنها با مقررات و امتیازات دولتی تحت حفاظت هستند. (بله.) از اینرو به رنج دیگران اهمیت نمیدهند. متوجه شدید؟ (بله، استاد.) به همین خاطر میگویم، همه اینها بیفایده است یا اینها ریاکار هستند. خب؟ حالا متوجه شدید؟ (بله، استاد. متشکرم.) بسیار خب. خواهش میکنم.

سؤال دیگری دارید؟ ( بله، استاد، رئیس جمهور ترامپ در کنفرانس خبری گفت که در این انتخابات ریاست جمهوری تقلب صورت گرفته است. ) بله. ( و تنها تعدادی از رسانه های خبری این سخنان را پخش کردند. چرا؟ ) میدانید، به تمام مخالفتهایی که با پرزیدنت ترامپ میشود توجه کنید و همه آن کتابهایی که شما گفتید بر علیه وی منتشر شده و وجود دارند و رسانه های بسیاری که مخالف او هستند، حتی پلاتفرم های اجتماعی اینترنتی بر علیه او هستند یا مانع او میشوند یا حرف او را حذف میکنند، توئیت او را یا حرف او را نشان نمی دهند. به جای آن آنها از معاون رئیس جمهور سابق "بایدن" حمایت می کنند، حتی در آخرین دقیقه پس اگر او [ترامپ] در انتخابات برنده نشود هیچکس نباید شگفت زده شود. این خودش یک معجزه است که نیمی از کشور از او حمایت کردند. من نمیدانم که او چگونه حتی این شهامت را دارد که بیرون برود و سخنرانی کند و برای برنده شدن دور دوم نطق کند. مردها واقعا قوی هستند، نیستند؟ (بله استاد.)

( استاد، آیا ممکن است تقلب در انتخابات ریاست جمهوری حقیقت داشته باشد؟ ) من نمیتوانم اینرا به شما ثابت کنم. خب؟ ( بله، استاد. ) مردم پشت پرده کارهایی میکنند، پشت دربهای بسته کارهایی میکنند که هیچکس نمیتواند اگاه شود. (بله، استاد.) ولی شاید سیستم قانون اساسی شما یا چنین چیزی قادر باشد که کمک کند. آنگاه آنها ممکن است در مورد آن تحقیق کنند یا کاری انجام دهند. خب؟ (بله، استاد.) حقیقت میتواند آشکار شود. حتی اگر من هم بدانم، نمیتوانم چیزی بگویم. (بله، استاد.) من همیشه وقت ندارم که تمام اخبار را بررسی کنم. و تمام اپلیکیشن های این کار را هم ندارم. فقط اپلیکیشنی دارم که یکسری کانالهای اصلی و معروف را بررسی میکنم. خب؟ (بله، استاد.) زیرا من باید غالبا اخبار پاندمی را دنبال کنم. پس نمیدانم که آیا سایر کانالها یا روزنامه ها در آمریکا حتی چیزی درمورد آن بنویسند. اکنون، آنها زیاد چنین کاری را نمیکنند. من دیدم که آنها درمورد ادعای فساد آقای "بایدن" و پسرش (بله، بله.) چیزی نمی نویسند و پخش نمیکنند، آنها روی آن هم سرپوش میگذارند. (بله، استاد.) هر کاری که کرده اند، دلیلی داشته اند. این دست آنها است، که چیزی را منتشر کنند یا نکنند. آنرا در تلویزیون پخش کنند یا نکنند. ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم. ولی تقریبا هر چیز خوبی که درمورد رئیس جمهور ترامپ بود را آنها سرپوش گذاشتند و درمورد آن چیزها، زیاد چیزی چاپ یا رسانه ای نکردند. خیلی چیزهای دیگری که او انجام داده را. برای مثال، برای کووید -۱۹، (بله.) آنها گفتند که او کار زیادی نکرده. ولی او خیلی کارها انجام داد. مثلا من خواندم که او بلافاصله یک ملاقات اضطراری با همه صاحبان کسب وکارها در کشور شما داشت، تا به آنها بگوید که بلافاصله مسیر کارشان را عوض کنند و ماسک و «پی پی ای» تولید کنند. (بله. تجهیزات حفاظتی شخصی.) معمولا من هرگز در چندین سال گذشته اخبار را نگاه نمیکردم. فقط الان بخاطر پاندمی نگران امنیت مردم و کودکان و سالمندان هستم بنابراین دائم اخبار را بررسی میکنم و در این حین، همه این اخبار را می بینم.

پس آنها جلوی خیلی چیزهای خوب درمورد رئیس جمهور ترامپ را می گیرند. (بله.) آنها جلوی تمام اخبار بد درمورد رقیب او درمورد آقای "بایدن" و خانواده او را می گیرند. ولی درمورد رئیس جمهور ترامپ منتشر میکنند، حتی اگر حقیقت نداشته باشد یا حتی اگر بد باشد، ولی اگر چیز مهمی نباشد، منتشر میکنند. منظورم را متوجه میشوید؟ (بله، استاد.) یا حتی اگر چیز مهمی باشد، آنها فقط چیزهای منفی درمورد او را چاپ یا رسانه ای میکنند. آنها همه چیزها درمورد آقای "بایدن" را پخش نمیکنند. (بله، درست است.) باوجود اینکه ما نمیدانیم که آیا آنها حقیقت دارند یا نه، ولی آنها شواهد بسیاری را نشان دادند شواهد کتبی یا در جستجوی کامپیوتری، اینترنتی و اینگونه چیزها. آنها مقداری از آنرا نشان دادند. (بله، استاد.) «فاکس نیوز» آنرا پخش کرد، ولی بقیه، اکثر آنها آنرا پخش نکردند یا حتی در رسانه های اجتماعی مانع پخش آن شدند، مثلا در اینرنت. (بله). آنها حرفهای او را پخش نمیکنند حتی حرفهای او را قطع میکنند و حتی از آقای رئیس جمهور انتقاد میکنند که ادعای او درمورد تقلب، دروغین است. ولی او این ادعا را حتی قبل از اینکه تمام نتایج را بداند انجام داد. (بله، استاد.) نه اینکه بداند که وضعیت برایش بد است بعد بگوید که شمارش را متوقف کنید. او دستور داد که شمارش متوقف شود. ولی حتی کسی نمیداند، کسی نمیتواند ثابت کند که آیا رئیس جمهور ترامپ حقیقت را گفته است یا نه. منظورم را متوجه میشوید؟ (بله، استاد). بنابراین رسانه ها باید هر چیزی که رئیس جمهور کشور میگوید را چاپ یا پخش کنند. (بله.) زیرا آنها نمیتوانند ثابت کنند که آیا او حقیقت را میگوید یا نه. وظیفه آنها این است که خبرنگار باشند و اخبار را ارائه دهند. درسته؟ (درسته، استاد.) ولی گاهی آنها بجای آن، اخبار دروغین را پخش میکنند.

خیلی چیزهای خوب در مورد آقای ترامپ را آنها زیاد پخش نکردند یا حتی او را تشویق نکردند. مثلا در مورد پاندمی. آنها گفتند که او اصلا کاری نکرده است. و آنها او را برای مرگ مبتلایان کووید-۱۹ در آمریکا مقصر میدانند. ولی او کارهای زیادی انجام داد. همان روزهای اول، او بلافاصله صاحبان صنایع را فراخواند و به آنها گفت مسیر تولیدشان را عوض کنند. مثلا اگر قبلا پتو یا لباس تولید میکردند، یا هر چیز دیگری، اکنون باید ماسک و تجهیزات محافظتی شخصی برای افراد در بیمارستانها و دکترها و غیره تهیه کنند. بله. (بله.) و دستور داد که یکعالمه، تعداد بسیار زیادی دستگاه تنفسی تولید کنند و هر کسی احتیاج داشته باشد باید به او بدهند. این را معاون رئیس جمهور "پنس" گفت. و او گفت که خیلی به کار رئیس جمهور ترامپ افتخار میکند. (بله.) و اینکه او در مورد مردم نگران است و به آنها رسیدگی میکند. و در آنزمان، حتی دکتر او، پزشک ملی، دکتر "فاوچی" میگفت که احتیاج نیست به مردم ماسک بدهیم. رئیس جمهور میخواست اینکار را انجام دهد. و حتی آن پزشک گفت احتیاجی نیست. او جلوی آنرا گرفت. و او (رئیس جمهور) مرزها را بست تا بیماران بیشتری وارد نشوند. و آقای "بایدن" به او خندید و گفت که او فوبیا دارد و جرات ندارد. منظورش این بود که یک شخص ترسویی است. قصد او فقط مراقبت از مردم بود. (بله.) و از تمام جهات با او مخالفت میشد. حتی دکتر "فاوچی" که میگویند بهترین پزشک در آمریکا است که چنین مقام پرمسئولیتی دارد. (بله، استاد.) اگر همه این گزارشها حقیقت داشته باشد، خب من شنیدم که آقای "پنس" این چیزها را در مورد رئیس جمهور گفت که این کار و آن کارها را کرده است. و او میلیونها ماسک را در سراسر کشور توزیع نمود. قرار بود هر کسی ۵ ماسک مجانی دریافت کند. ولی بنحوی این امرانجام نشد به گونه ای متوقف شد. (بله.) شاید بخاطر اینکه کسی چیزی گفت مانند دکتر فاوچی و توزیع آنها متوقف شد. ماسکها برای توزیع آماده بودند. ولی متوقف شدند. (بله، استاد.) اگر همه این چیزهایی که آقای نایب رئیس جمهور "پنس" میگوید درست باشد، او گفت بسیار به کاری که رئیس جمهور ترامپ برای رسیدگی به کووید-۱۹ کرده افتخار میکند. (بله.) و خیلی افراد دیگر، کار زیادی انجام ندادند، آنها حتی افراد بیمار را مجبور کردند تا به خانه سالمندان بازگردند و افراد بیشتری از سالمندان درمانده و آسیب پذیر را بیمار نمودند. آنها که بهرحال بیمار و ضعیف هستند. زیرا نمیخواستند آنها را به بیمارستان بفرستند. نمیخواهند که مسئول باشند. آن فرماندار ایالت (......) بود. این خبر رسما پخش شد. (بله، استاد.) آنرا در جایی خواندم، شاید او بعد عذرخواهی کرد. رئیس جمهور یکعالمه کارهای دیگر انجام داده. او از تمام داروسازان، شرکتهای دارویی خواست که بلافاصله تحقیقات را شروع کنند و مقدار زیادی پول به آنها جهت تحقیق درمورد واکسن داد. (بله، استاد.) و شخصا میخواست اینکار زودتر انجام شود. دائم آنرا دنبال میکرد و میخواست زودتر انجام شود. (بله، استاد.) خیلی از این چیزها را، بعضی از رسانه ها به آن پرداختند ولی بعضی ها ساکت بودند. (بله.) زیرا آنها شاید جانبداری میکنند، یا بر قولهایی که حزب دیگر به آنها داده تکیه میکنند، قولهایی که آنها این کار را انجام میدهند و برای تغییرات اقلیمی آن کار را انجام میدهند.

ولی همانطور که در سوال اول به شما درمورد قرارداد تغییرات اقلیمی پاریس گفتم، آن برای من مثل آب است. (بله، بله.) آن قرارداد میتواند هر لحظه بخار شود زیرا هیچگونه اقدامات واقعی در آن قید نشده که بگوید این کار و آن کار را انجام دهید. (بله، متوجه ام.) اگر من آنجا بودم، میگفتم اول از همه جلوی تمام دامداری ها را بگیرید، زیرا آن کسب و کاری است که بیشترین انتشارات گاز متان را دارد که به سیاره مان آسیب میرساند. (بله.) و اکنون دارد بدتر هم میشود. الان تمام مدت شرایط اقلیمی دارد بدتر میشود و همه شواهد بسیار آشکار هستند. آنقدر آشکار که حتی بچه های ۵ ساله هم میفهمند که تغییرات اقلیمی واقعا به سیاره ما آسیب میزند، به مردم ما آسیب میزند، و به همه چیز دیگر آسیب میزند.

آسیب به سیاره مان را متوقف کنید، انگار که شما اصلا اهمیت نمیدهید. فقط یک دنیا برای ما وجود دارد که با هم آنرا شریک شویم.

نه اینکه صنایع دیگر را مقصر بدانیم. نه اینکه صنعت سوخت یا نفت یا صنعت گاز را مقصر بدانیم. اگر ما پرورش دام را متوقف کنیم آنگاه متان متوقف خواهد شد. (بله، استاد.) و وقتی گاز متان متوقف شود، آب و هوا خیلی سریع خنک میشود. (بله.) و بعد ما وقت خواهیم داشت که به دی اکسید کربن بپردازیم. (بله، استاد.) ولی نه آنطوریکه آنها خارش را از روی جوراب رفع می کنند. آنها فقط یکعالمه به مسائل جزئی مانند منع معادن ذغال سنگ یا توقف صنایع نفت یا سایر صنایع می پردازند. یا اینگونه چیزها. ولی حتی تمام هواپیماها، کشتی ها، قطارها، خودروها و هر چیز دیگر، مجموع همه اینها، درمقایسه با توان گرمایش گاز متان، درصد خیلی کمی دارند. شما همه اینها را میدانید، درسته؟ (بله، استاد.) من فقط اینرا برای شما و کسانی که ممکن است گوش دهند یادآوری میکنم. منظورم را متوجه میشوید؟ خب؟ (بله، استاد. متشکریم.)

پس رئیس جمهور ترامپ واقعا شخص خوبی است، و رئیس جمهور خوبی نیز هست. او واقعا به مردمش اهمیت میدهد (بله.) و خیلی کارهایی که او انجام میدهد را هم در اینترنت منتشر نمیکنند یا به آن نمیپردازند و پخش نمیکنند. (بله، استاد.) و این به خودی خود عادلانه نیست. پس هر چیزی که او گفته، آنها اصلا اهمیت نمیدهند. یا او را دوست ندارند، بخاطر قضاوت ظاهری از او، یا هر چیزی را که آنها دوست ندارند، یا آنها جانب حزب دیگر را گرفته اند. (بله.) یا اعتقاد دارند که کاندید حزب دیگر چیزی را که قول میدهد انجام میدهد. اوه، من خیلی قولهایی زیادی را دیده ام. وعده های زیادی را شنیده ام. شما هم همینطور؟ (بله.) هرگز تحقق نیافتند. ولی حداقل آقای ترامپ صادق است. میدانید؟ او کاری که قول میدهد را انجام میدهد. (بله.) هر کاری که در قدرتش بوده و در این چهار سال محدود میتوانسته را انجام داده. با تمام این افراد مخالف در اطرافش. تمام این حمله ها که بدون وقفه انجام میشوند. (بله، استاد.) با اینحال او کارهای خوب بسیاری انجام داده. من واقعا او را ستایش میکنم و از او تشکر میکنم بخاطر دنیا و بخاطر مردم آمریکا. حتی اگر او در انتخابات بازنده شود، بازهم از او متشکرم. من هنوز فکر میکنم او رئیس جمهور باارزشی در تمام اعصار است. کاش رئیس جمهورهای بیشتری مثل او داشتیم. و مطمئنم اگر او بیشتر درمورد تغییرات اقلیمی میدانست، یا درمورد صنعت گوشت میدانست، آنها را متوقف میکرد. همانطور که هر چیز دیگر را تقریبا بلافاصله متوقف کرد. (بله، استاد.) من خیلی متاسف خواهم شد اگر او در انتخابات بازنده شود. به هیچ روشی نمیتوانم به شما یا دیگران چیزی که او ادعا میکند را ثابت کنم. ولی حتما دلیلی دارد که چنین میکند. (بله، استاد.)

و بعد ما نمیتوانیم بر روی این سیاره به هیچکس اعتماد کنیم که حقیقی و عادل باشند. (بله، استاد.) پس فقط‌ میتوانیم ببینیم که «کارما»ی آمریکا و دنیا، چه چیزی برای این انتخابات می آورد و هر چیز دیگری که در دنیای ما اتفاق می افتد. متوجه اید؟ (بله، استاد.) من غمگین هم هستم. که آنها، کشور قوی، قدرتمند، در زمینه اقتصادی موفق ترین در دنیا، آیا این درست ‌است؟ آمریکا شماره یک است، درسته؟ (فکر کنم. بله.) و بعد چین. خیلی غمگینم که کشور شماره یک اقتصاد در دنیا و سیاست و آزادی به اصطلاح آزادی، و دموکراسی، نمیتواند حتی عادل و منصف باشد. این با رسانه ها شروع میشود. رسانه ها قرار است که جانبداری نکنند، قرار است وظیفه تزلزل ناپذیر اعلام حقایق را داشته باشند. (بله، استاد.) ولی فکر نمیکنم که همه آنها شغل شان را خیلی خوب انجام میدهند. بعضی ها خوب انجام میدهند و از آنها تشکر میکنم و آنها را ستایش مینمایم. ولی بعضی ها نه. اکثرشان اینطور نیستند. خیلی ها اینگونه نیستند. و این موضوع بسیار غم انگیزی است زیرا آمریکا قرار است که یک دموکراسی باشد. قرار است که یک کشور دموکراتیک باشد. بهترین کشور دموکراتیک. و آنها باید به همدیگر زیان برسانند یا به یک فرد خوب، به یک فرد واقعا خوب و مهربان زیان برسانند، فقط برای "وعده سر خرمن"، زمانیکه شما امید و انتظار چیزی را دارید که شاید هیچگاه به حقیقت تبدیل نشود؛ مانند وعده های تو خالی... برای داشتن چیزی غیرممکن، یا قضاوت جانبدارانه.

من خیلی ناراحت هستم. امیدوارم که اتفاقی بیافتد که شاید آقای ترامپ برنده شود، زیرا دنیا به او احتیاج دارد. به شخصی مانند او احتیاج دارد. (بله، استاد.) من فکر میکنم که او کسی بود که از توافق اقلیمی را در پاریس بیرون آمد، درسته؟ (بله، استاد.) او پیشگام این امر بود، درسته؟ و دولت با او موافقت کرد. اینطور نیست که او "به اقلیم اهمیت ندهد"، او به این توافق "سهل و ساده" "اهمیت نمیدهد". (بله، استاد.) این هر زمانی ممکن است به باد برود. از نظر من هم هیچ معنایی ندارد. فقط حرف است.

مانند تمام قوانین حمایت از حیوانات، که به آنها عمل نمیشود. (بله، استاد.) شاید فقط به بخش کوچکی از آن عمل شود، یک درصد، نیم درصد اینجا و آنجا، حیوانات طبیعت، در اینجا و آنجا. فقط همین. (بله، استاد.) آن هم به ندرت و باقی... فقط غیرمستقیم این نوع از اعمال ظالمانه، غیرانسانی و وحشیانه در کشتارگاه ها و صنایع دامداری را مجاز میدانند یا تشویق میکنند یا از آن چشم پوشی میکنند. شما میتوانید آن خوک را ببینید که در چنین قفسی دراز کشیده. (بله، وحشتناک است.) به عرض ۱۵ یا ۲۰ سانتیمتر. و تمام روزها و شبها، تمام عمرش اینگونه است. متوجه منظورم میشوید؟ (بله، استاد.) تصور کنید که شما جای او بودید؟ در آنجا قرار داده شده بودید؟ تصور کنید، میتوانستید آنرا تحمل کنید؟ (نه.) و با میله های الکتریکی به شما سیخونک زده میشد و لگد میخوردید، و گلویتان شکافته میشد و... آه خدای من. و در حالیکه زنده اید پوستتان کنده میشد و چیزهای دیگر. شما همه آن را میدانید. پس، به نظرم ما نمیتوانیم به هیچ بخش از این سیستم سیاسی اعتماد کنیم. من فقط وقتیکه عمل را ببینم اعتماد میکنم. به هیچ قولی اعتماد نمی کنم. (بله، استاد.) حتی به هیچ قانون نوشته شده یا چیزهای اینگونه اعتماد ندارم. آنها طبق قانونی که خودشان ایجاد میکنند و بر آن توافق می نمایند و توسط دادگاه و وکلا و قانون گذاران کشورهایشان امضا و مهر میشود، عمل نمیکنند. (بله، استاد.) اول از همه هم در زمینه حیوانات، قانون حفاظت از حیوانات. آه، خدای من. این باعث خنده تمام بهشت ها و زمین و تمام فرشتگان، تمام کسانی میشود که شاهد بودند و میتوانند بخوانند و بنویسند و با ذهن سالم درک کنند. (بله، استاد.)

آه، فراموش کردم چه سوالی از من پرسیدید؟ عجب. من دائما حرف می زنم. چون هر بار که به حیوانات فکر میکنم فقط... فقط میتوانم از رنج و عذاب جان بدهم. مرا درک میکنید؟ (بله، استاد.) گویی من به جای آنها هستم و آن همه رنج میکشم. آه خدای من. خب. یک چیز دیگر از من میپرسید؟ چه پرسیدید؟ آیا پاسخ تان را دادم؟ ( بله پاسخ دادید، استاد. موضوع درباره تقلب در انتخابات بود. ) بله. بسیار خب. این ممکن است اتفاق بیافتد. با وجود اینکه کسی نمیتواند تاکنون آنرا ثابت کند. (بله، استاد.) من برای همه نمیتوانم آنرا اثبات کنم. من در آمریکا نیستم. قدرتی در آمریکا ندارم. من چند بار شهروند افتخاری شده ام که بخاطر آنها قدردانم و برایشان ارزش قائلم و آنها را گرامی می دارم. (بله، استاد.) به این خاطر است که گاهی سعی میکنم که قدری در مورد کشور شما صحبت کنم. (بله، متشکرم.) زیرا [این کشور] مرا بسیار محترم شمرده است. (بله، استاد.) نمی دانم آیا شایسته آن بوده ام ولی من قدردانم. پس، سعی می کنم که قدری در اینجا و آنجا، در حد توانم و تا آنجایی که میتوانم، به کشور شما کمک کنم. ولی این تمام آنچیزی است که از دستم برمیآید. (بله، استاد.)

در این دنیا من هیچ قدرت سیاسی ندارم. چیزی را نمیتوانم تغییر دهم بجز سوپریم مستر تلویزیون را. و ما برای آن شبانه روز و سخت کار میکنم. این تنها ابزاری است که ما داریم. به غیر از سخنرانی های من و هر کار دیگری که انجام می دهیم. اعلامیه ها و نوشته های دیگر.

خب. خیلی خب، چیز دیگری هست؟ ( استاد، من اخباری شنیدم از اینکه تعدادی از برگه های آراء سوزانده شدند. آیا شما در این باره شنیده اید؟ ) من فقط تیترهای خبری درباره پاندمی را خواندم و این را هم دیدم. تصاویر آن را در اخبار دیدم. (بله، استاد.) حتی اگر فقط به تیتر اخبار بپردازید، آنرا می بینید دیگر لازم نیست کل خبر را بخوانید. خب، همانطور که به شما گفتم، (بله، استاد.) اگر حقیقت داشته باشد، آنوقت مسلما ادعای رئیس جمهور تا حدی معتبر است. چون هیچوقت نخواهید دانست که چه تعداد را سوزانده اند. و از رای چه کسی بوده. و همینطور دیدم که خبرنگاران و تعدادی از حامیان آقای ترامپ نیز از رفتن به محل شمارش آراء منع شده اند، پس حتی نمیتوانند بر آن نظارت کنند. (بله، استاد.) هر جا که حامیان آقای "بایدن" هستند، (بله، استاد.) در حال شمارش آراء هستند یا چنین چیزی آنوقت اجازه نمیدهند که حامیان آقای ترامپ، و همینطور خبرنگاران و رسانه ها وارد شوند تا ناظر شمارش آراء باشند. (بله، استاد.) و همچنین، من دیدم که بعضی ها مجددا شمارش شدند. چون آنها میخواهند آراء پست شده را بشمارند، یک چنین چیزی، (بله، استاد.) یعنی رای هایی که شخصی نبوده، و میتوانستند آنرا پست کنند، آنها فرم را پر میکردند و آنرا پست می نمودند. (بله، استاد.) آنها ابتدا به مردم گفتند که اول آنرا پست کنند تا ببینند که آیا این سیستم کار میکند. (آه.) پس سری اول اینطور بود. و بعد از آن، گفتند "خب" این کارآمد است، پس میتوانید دوباره پست کنید. این یعنی دو برابر. (بله.) متوجه منظورم میشوید؟ (بله، استاد.) و بنابراین میتوانند آنچیزی که میخواهند را از بین ببرند و آنچیزی که میخواهند را نگه دارند. و میتواند دوبار یک رای را بشمارند. شاید دلیل سوزاندن، شمارش مجدد و ممنوعیت خبرنگاران و طرفداران آقای ترامپ از نظارت بر شمارش آراء همین باشد.

من در اخبار دیدم (بله، استاد.) که در پنسیلوانیا آنها درباره تقلب قدری مشکوک هستند. (بله، استاد.) در آن ایالت، "قانونگذار ایالت پنسیلوانیا از مسئول انتخابات ایالت خواست که استعفا دهد." (وای!) و خبری دیگر، آنها میگویند "گزارش شده که پستچی با برگه های رای تحویل داده نشده، پیدا شده." (وای.) یک نفر رای های غیابی از طریق پست را، تحویل نداده است. فکر میکنم منظور آرای پست شده است. (بله، استاد.) و یک شخصی هم پیدا کردند که آنها را تحویل نداده است. متوجه آن میشوید؟ (بله.) پس، چیزی که رئیس جمهور ترامپ میگوید میتواند حقیقت داشته باشد. خب؟ (بله، استاد.) من نمیگویم که این حقیقت دارد یا ندارد اما خیلی خیلی محتمل است بخاطر شواهد بسیار، مثل آنهایی که تا کنون ذکر کردیم. (بله، استاد.) یکی دیگر هم اینجا دارم. یک لحظه صبر کنید. خب. و در "نوادا"، که در آنجا هم شک درباره تقلب در بعضی آراء وجود دارد، آنها میگویند "حزب جمهوری خواه نوادا ارجاع جرم را به «ای جی» 'بار' فرستاد..." و «ای جی» 'بار' چیست؟ ( فکر میکنم (ای جی) "دادستان کل" است. ) آه، خب. ( دادستان کل آقای "بار". ) آه، خب. "حزب جمهوری خواه نوادا ارجاع جرم را به «دادستان کل آقای "بار"» فرستاد و گفت 'گزارشاتی به آنها از حداقل ۳۰۶۲ مورد تقلب در آراء رسیده.'" (وای.) شما هرگز نمیدانید. پس، ما فقط برای رئیس جمهور دعا میکنیم. (بله، استاد.) رئیس جمهور حال حاضر، رئیس جمهور فعلی، دعا میکنیم که اقبال اش تغییر کند. (بله، استاد.) شاید بخاطر آن، رئیس جمهور ترامپ ادعای تقلب کرده است. امکانش هست. (بله، استاد.) (متوجه ایم، استاد.) اینطور که پیش میرود امکانش هست. با وجود رسانه ها و سرکوب رسانه ها و شبکه های اجتماعی و تمام این مطالب. (بله، استاد.) و سوزاندن آراء و دو بار یک رای را شمردن، اگر تمام اینها درست باشد، و ممنوعیت خبرنگاران از انجام کارشان در تأیید شمارش و چنین مسائلی. مسئله ی تقلب میتواند صحت داشته باشد. فقط اینکه راهی برای اثبات اش به شما ندارم. (بله. متوجه ایم، استاد.) تازه من در موقعیتی نیستم که چنین کنم، شما اینرا بخوبی میدانید، من فقط یک شهروند افتخاری آمریکا هستم. من واقعا فقط آنچه که بتوانم را انجام میدهم. (بله، استاد.)

برای کشورتان دعا میکنم، (متشکرم، استاد.) و برای رئیس جمهور خوب تان، رئیس جمهور فعلی تان. (بله، استاد.) اما هر چه که باشد، تمام اش کارمای مردم آمریکاست. (بله، متوجه ایم.) و بعد خواست خداست، منظورم این است که "خدای کارما" بر طبق آن تنظیم خواهد کرد. پس ما فقط میتوانیم دعا کنیم. (بله، استاد. متشکریم.) و هیچکس را در حالت برد و باخت سرزنش نخواهیم کرد. متوجه اید؟ (بله، استاد. متشکرم.) همه اش کارمای مردم کشور شماست و قانون کارما بر اساس آن عمل خواهد کرد. خیلی خب، حالا خوشحال هستید، حالا همه چیز خوب است؟ (بله، استاد. متشکرم.) متأسفم، خب، از اینکه مردم آمریکا در چنین شرایط گیج کننده ای هستند، یا حتی شاید مورد دادگاهی شود و غیره. این وضعیتی خیلی پایدار برای مردم شما و کشورتان نیست. (بله.) و باعث نگرانی و دلواپسی آنها میشود و شاید شرایط اقتصادی هم از آن متأثر شود. (بله.) و همچنین پاندمی و بسیاری از بیماریهای شدید دیگر تا حدی مورد غفلت قرار میگیرند. (بله، استاد.)

به همین دلیل من نیز مردم را تشویق میکنم که ماسک بپوشند و بخاطر آن از خودشان حفاظت کنند. زیرا اگر تعداد زیادی از ما به این بیماری مبتلا شویم، تعداد زیادی از بیماران دیگر مورد غفلت واقع میشوند. (بله، استاد.) به مرگ و زندگی آنها بی توجهی میشود زیرا بیمارستان پر خواهند شد و پزشکان و پرستارها و کارکنان دچار خستگی مفرط میشوند یا میمیرند. همین حالا هم خیلی ها مرده اند، بسیاری از پزشکان، پرستاران و کارکنان بیمارستان که با استعداد، با تجربه و خوش قلب بوده اند، تا کنون فوت کرده اند. (بله، استاد.) این امر بر سوپرمارکتها و باقی کسب و کارها نیز اثر میگذارد جاهایی که کارکنان آنها باید در سراسر روز به دفعات با مشتریها تعامل داشته باشند (بله.) و این کار آنها را نیز در خطر وحشتناکی قرار میدهد، آنهم با وجود تمام محافظتها. (بله. ترسناک است.) از جایی رسوخ خواهد کرد. متوجه اید، گاهی فراموش میکنند، صورت شان را میخارانند. فقط یک عکس العمل طبیعی است. (بله، استاد.) یا چشمهایشان را میمالند، و ویروس از آنجا وارد میشود. خیلی سریع پخش میشود. شما اینرا از برخی موارد اثبات شده که قبلا در تلویزیون مان پخش کردیم، میدانید. (بله.) بخاطر همین است که درک نمیکنم که چرا مردم ماسک نمی پوشند و از خودشان محافظت نمی کنند. (بله، من هم درک نمیکنم.) این برای حفاظت از همگان است، برای حفاظت از سیاره چون مردم زیادی بیمار هستند و ما همچنان در حال تمام کردن منابع سیاره مان هستیم، و تمام کسب و کارها را متوقف کرده ایم. (بله.) و بعد کشور ورشکسته میشود. خیلی از کشورها دیگر نمی توانند از پس پرداخت کمک هزینه به افراد بیکار بر آیند. (بله، استاد.) چند صد هزار یا میلیونها یا میلیاردها فرد بیکار وجود دارند. (بله، استاد.) و این مسئله به اقتصاد و ذخایر ملی فشار خواهد آورد. (بله، استاد.) بهرحال، شما نمی توانید تا ابد بخورید و بخوابید و کاری نکنید. (بله.) در آولاک (ویتنام)، ما میگوییم "اگر فقط بخوری و بخوابی هم کوه شکست میخورد." میدانید، از بین میرود، (بله.) کوه از بین خواهد رفت. (بله.) منطقی است. آه خدای من، من خیلی نگران جهانمان هستم، اما چه کار میتوانم انجام دهم؟ (ممنون از تمام کارهایی که الان انجام میدهید، استاد.) ما بیشترین تلاش مان را میکنیم، اما ای کاش میتوانستم خیلی بیشتر از اینها را انجام دهم. (بله، استاد.) (متشکریم. استاد.)

ممنون از شما بخاطر پرسیدن این سوالها. بنظرم این مسئله مهمی است. (بله.) برای مردم. بسیاری از افراد، اغلب مردم در آمریکا این سوالهایی که شما پرسیدید را خواهند داشت. (بله. آنها مشتاقند که بدانند.) و بسیاری از مردم جهان هم مایلند که سوالاتی که شما پرسیدید را بپرسند. (بله.) امیدوارم که پاسخهای من ذهن آنها را روشن کند و شاید به آنها کمک کند، تا حدی به آنها آرامش بخشد. (بله.) و برای رئیس جمهور شما، رئیس جمهور فعلی، بهترین ها را آرزومندم، و حمایت عالی از سوی سیستم قضایی، در بهشت و زمین. (متشکرم. بله.) خداوند برکت دهد. (متشکریم. استاد.) خداوند به شما برکت دهد. خداوند به رئیس جمهور برکت دهد. خداوند به آمریکا برکت دهد. (متشکریم، استاد.) خداوند به جهان مان برکت دهد.

بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
2024-03-29
322 نظرات
1:57
2024-03-28
163 نظرات
2:06
2024-03-28
143 نظرات
2:29
2024-03-28
140 نظرات
2024-03-27
56 نظرات
2024-03-27
130 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید