جستجو
فارسی
عنوان
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

پادشاهی بریتانیا باید مورد احترام و قدردانی قرار گیرد

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

همه ما خدمت می کنیم و پادشاه، خدمتکاری بزرگتر از همه آنهاست، زیرا او باید به همه مردم کشورش خدمت کند، اگر او این مفهوم را درست درک کند. (بله.) "سری که تاج دارد، آرام نمی خوابد." متوجه اید؟ (بله.) همه ما مشکلاتی داریم، و پادشاه بودن از نظر من، مقامی برای حسادت کردن نیست. مسئولیت بسیار بزرگی است، معظلات خیلی خیلی زیادی وجود دارد که در آن وارد شوید.

او (پادشاه چارلز سوم) به تازگی مادرش را از دست داده است، مادر محبوبش را. (بله، استاد.) و فرصتی برای سوگواری یا کار دیگری ندارد. او مجالی نداشت، باید بلافاصله مسئولیت خطیرترین مقام در انگلیس را به عهده بگیرد. و او در قلبش رنج میکشد. متوجه اید؟ رنج می کشد، گریه می کند. (بله.)

پس همه افرادی که علیه سلطنت یا علیه اعلیحضرت، شاه جدید چارلز سوم اعتراض می کنند، باید قبل از هر اقدامی برای دامن زدن به مشکلاتِ یک کشور صلح آمیز و یک کشور خوب، مجددا فکر کنند. (بله، استاد، متوجه ایم.) بسیاری از مردم حسرت انگلیس را میخورند و می خواهند برای زندگی به انگلیس بیایند. پس اگر آنها انگلیسی هستند و در انگلیس زندگی میکنند، باید خوشحال باشند، افتخار کنند.

سلطنت باید مورد احترام و قدردانی قرار گیرد و استوار باشد. چون میتوانید ملکه را ببینید... او ملکه انگلیس است، و در برخی از کشورها، اکنون، شاید تنها ۱۴ کشور از کشورهای مشترک المنافع باقی مانده اند، اما مردم سراسر جهان که حتی او را نمی شناسند، که هرگز حتی به خانواده سلطنتی اهمیت نمی دهند، همه در خیابان صف کشیدند. صف های خیلی بسیار طولانی. برخی مجبور شدند ۲۴ ساعت منتظر بمانند تا به تابوت او ادای احترام کنند. (بله، درسته، استاد.) پس، این کار درست است.

Host: روز دوشنبه ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۲، استاد اعظم چینگ های دلسوزمان، در حالیکه در اعتکاف شان برای جهان بودند، با بزرگواری با اعضای تیم سوپریم مستر تلویزیون تماس گرفتند تا با مهربانی درباره سلامتی و وضعیت آنها جویا شوند. در طول کنفرانس، استاد همچنین بینش و خرد ارزشمندشان را در حین پاسخ به سؤالات مطرح شده توسط تیم در بحبوحه رویدادهای اخیر در انگلستان - درگذشت علیاحضرت ملکه الیزابت دوم و آغاز سلطنت اعلیحضرت پادشاه چارلز سوم به اشتراک گذاشتند.

( عده ای بخاطر به سلطنت رسیدن پادشاه چارلز سوم اعتراض می کنند که نمی خواهند پادشاه بر آنها حکومت کند. ) بله. ( نظر استاد در مورد اعتراض مردم چیست؟ )

البته که آنها حق اعتراض دارند. آنها حق دارند نظرشان را بیان کنند زیرا انگلستان کشور آزادی است. (بله.) اما آنها باید فکر کنند - انگلستان یکی از بهترین کشورهای جهان برای زندگی است - با پادشاه یا بدون آن. درسته؟ (بله. بله، استاد.) و این میتواند به دلیل سلطنت باشد که انگلستان بسیار با ثبات بوده و مورد احترام سایر کشورهای جهان بوده است. میدانید که علیاحضرت ملکه انگلستان به تازگی دنیا را ترک کرد و همه رهبران دنیا برای ادای احترام رفتند. (بله، درسته. بله.)

" Media Report from Sky News Sept. 19, 2022 Reporter (f): هیچ کاروان اسکورت شخصی وجود ندارد حتی شاهزاده‌ها و روسای جمهور دنیا با اتوبوس می آیند تا دقیقا به موقع برسند. امپراتور و ملکه ژاپن که بخاطر مذهب شینتو به ندرت در مراسم تشییع شرکت می کنند با شاه و ملکه "بوتان" در یک اتوبوس بودند. آیا تا بحال چنین رویدادی در دنیا رخ داده که چنین برنامه ای برای کنار یکدیگر بودن این تعداد افراد سلطنتی و والامقام صورت گیرد که برای ادای احترام به ملکه آمده اند؟ در بیرون کلیسای "وست مینستر" - صحنه ای نادر از خانواده سلطنتی که در صف و منتظر اتوبوس هستند. اما این نشانه ای از احترام جهانی است که رهبران دنیا که برای به خاک سپردن ملکه الیزابت دوم آمده اند برای ایشان قائل هستند. "

همه آنها. و حتی پوتین هم میخواست برود، اما نگذاشتند. و آن را در اخبار دیدم، آنها گفتند یکی از متحدین او در مقابل تابوت ملکه عکس گرفته - و آنها اعتراض کردند، آنها از این کار عصبانی شدند. (بله.)

پس این افراد اگر بخواهند اعتراض کنند... به هر حال من چیز زیادی ندیدم، اما البته که آنها میتوانند نظرشان را بیان کنند. اما اگر آنها انگلستان را دوست ندارند، اگر ملکه را دوست ندارند، می توانند به جای دیگری بروند - می توانند مهاجرت کنند. میدانید امروزه ما می توانیم به هر جایی مهاجرت کنیم. (بله.) اگر فکر میکنند که کشورِ دیگری بدون پادشاهی بهتر است، پس می توانند بروند. شاید آنها روسیه را ترجیح میدهند؟ شاید آنها باید تحت حکومت پوتین زندگی کنند. شما چه فکر می کنید؟ ( ایده خوبی نیست. ) بعنوان مثال. آیا فکر می کنید آنرا دوست خواهند داشت؟ (خیر.) خیر.

شاید شاه چارلز، البته از نظر انسانی، از نظرشان کامل نباشد. اما او بدترین رهبر دنیا نیست. اینطور فکر نمی کنید؟ (نه، استاد، او بدترین نیست.) بهرحال این تنها نمادین است و او در سیستم سیاسی انگلستان دخالت نمی کند. انگلیسی ها خودشان تصمیم میگیرند که چه کسی امور آنها را اداره کند. آنها رای میدهند و احزابی دارند که رهبران را انتخاب می کنند. (بله، استاد.) پس آنها نباید اینقدر نگران شاه چارلز باشند. و حالا که ملکه به تازگی دنیا را ترک کرده، آنها باید کمی بیشتر همدردی نشان دهند، بیشتر حمایت کنند تا او بتواند خوب فکر کند و کارهای خوبی را در جهت منافع شان انجام دهد، اینطور فکر نمی کنید؟ (بله، استاد.) نظر شما چیست؟

( خب، پیش از امضای [سند] هم چندین اتفاق مربوط به قلم، افتاده بود. هنگامی که ایشان به طور رسمی به عنوان "پادشاه چارلز سوم" معرفی شد، هنگام امضای آن سند مهم، به نظر می رسید از اینکه قلمدان در وضعیت درستی قرار ندارد، ناراحت شد و به کسی اشاره کرد که سریع آن را جابجا کند. او گفت: "خدمتکاران باید این چیزها را جابجا کنند. نباید از من انتظار داشته باشید که این چیزها را جابجا کنم." خب، آیا تقصیر خدمتکاران است که این اتفاقات می افتد؟ )

وقتی به افراد دیگری وابسته هستید که برای شما کار کنند، شما چنین بهایی می پردازید. شما نمی توانید همیشه چیزها را آنطور که می خواهید داشته باشید. اولاً من اگر جای شما بودم از کلمه "خدمتکار" استفاده نمی کردم، چون همه ما خدمت می کنیم. آنها خدمت می کنند، اما آنها "خدمتکار" نیستند. "خدمتکار"، امروزه از نظر نحوه استفاده آنها از این کلمه، برای انسانها، بسیار تحقیرآمیز است. منظورم را متوجه می شوید؟ (بله، استاد. درسته.)

همه ما خدمت می کنیم و پادشاه، خدمتکاری بزرگتر از همه آنهاست، زیرا او باید به همه مردم کشورش خدمت کند، اگر او این مفهوم را درست درک کند. (بله.) "سری که تاج دارد، آرام نمی خوابد." متوجه اید؟ (بله.) همه ما مشکلاتی داریم، و پادشاه بودن از نظر من، مقامی برای حسادت کردن نیست. مسئولیت بسیار بزرگی است، معظلات خیلی خیلی زیادی وجود دارد که در آن وارد شوید. و البته، همانطور که بودا گفت، هیچکسی مطلقاً صد در صد سرزنش یا تحسین نخواهد شد. هرکسی در این دنیا، به هر نحوی، دیر یا زود یا سرزنش خواهد شد یا مورد ستایش قرار خواهد گرفت، اما نه همیشه به طور کامل از دو طرف." متوجه صحبت من می شوید؟ (بله، استاد.)

خب، می دانید، من فکر می کنم این تقصیر ملکه است- (اوه؟) نه تقصیر خدمتکار، نه تقصیر شاهزاده. بعضی ‌ها می ‌گویند: "اوه، اینطورست که ما می ‌دانیم که او با خدمتکارانش چگونه رفتار می ‌کند." اینطور نیست. شاید قبلاً با به اصطلاح خدمتکارانش اینطور رفتار نمی کرده. این فقط به خاطر مرگ ناگهانی ملکه است که همه را از نظر ذهنی به آشفتگی می اندازد. منظورم را متوجه می شوید؟ (بله، استاد.) همه آنها ملکه را دوست دارند. همه خدمتگزاران خاندان سلطنتی، ملکه را دوست دارند. و آنها چندین دهه است که در خدمت شاهزاده بوده اند. ولی او هرگز شکایت نکرده است. این فقط در این زمان است که همه آنها بسیار بسیار غمگین و خیلی اندوهگین هستند. پس، آنها احتمالا فراموش کردند که چه کاری درست است. منظورم را متوجه می شوید؟ (بله، متوجه ایم، استاد.) این مورد اول است. مورد دوم، آنها قبلا هرگز این کار را انجام نداده اند. این اولین بار است که باید قلمدان را برای امضای چنین اسناد مهمی برای شاهزاده آماده کنند. (بله.)

فقط یکبار در تمام عمرش. (بله، درسته.) پس همه آنها واقعا سردرگم هستند. (درسته، استاد. بله. حقیقت دارد.) و آنقدر غمگین هستند که نمی توانند حتی حواسشان را جمع کنند. آنها فقط انسان هستند. و این تقصیر شاهزاده هم نیست. البته او به تازگی مادرش را، مادر عزیزش را از دست داده. (بله، استاد.) و فرصتی برای سوگواری یا کار دیگری ندارد. او مجالی نداشت، باید بلافاصله مسئولیت خطیرترین مقام در انگلیس را به عهده بگیرد. و او در قلبش رنج میکشد. متوجه اید؟ رنج می کشد، گریه می کند. (بله.) و به نوعی احساس می کند که نیاز دارد همه پدر و مادرش باشند تا جای خالی از دست رفته هایش را پُر کنند. او پدرش را هم همین چند وقت پیش از دست داد. به یاد می آورید؟ (بله. درست است.) "اعلی حضرت شاهزاده فیلیپ" هم چندی پیش، این دنیا را ترک کرد.

و اکنون او مادرش را از دست داده است، پس او "یتیم" شده است. و احساس می کند که خلاء بزرگی در زندگی اش وجود دارد و به نوعی ناخودآگاه سعی می کند، عشق و علاقه همه را به خود جلب کند تا این جای خالی را پر کند. (درسته. بله. متوجه ایم، استاد.) این را می دانم، چون من هم پدر و مادرم را از دست داده ام. البته هرگز اینها را به شما نگفتم، اما اینطور نیست که من یک تکه سنگ یا چنین چیزی باشم. چه برسد به "پادشاه چارلز سوم". (بله، استاد.) او در آغوش پدر و مادرش عشق دریافت کرده، ناز پرورده و لوس شده است. و ناگهان آنها را یکی پس از دیگری اینچنین از دست میدهد. اندوه او به شکل بدخلقی کردن، بیرون آمده. متوجه اید؟ (بله، استاد.)

او احساس سردرگمی و نا امیدی زیادی میکند. و ناخودآگاه انتظار داشت که اطرافیانش این را بفهمند و به او توجه کنند، و با تمام جزئیات به او اهمیت دهند، - با تمام عشق به او نشان دهند تا آنچه که از دست داده را به نحوی جبران کنند. (بله.) اما این به اصطلاح خدمتکاران، آنها نیز سردرگم هستند، زیرا ملکه درگذشته است. (بله. بله، استاد.) پس هر دو نیازمند هستند، هر دو در تنگنا هستند و هیچکدام نمی توانند به دیگری کمک کنند. این تنها مشکل آنهاست. (بله.) پس تقصیر کسی نیست. فقط اینکه آنها ملکه را خیلی دوست دارند. (درسته.) و وقتی کسی را بیش از حد دوست دارید، و او را از دست می دهید، دچار مشکل بزرگی می شوید. نمی توانید درست فکر کنید. این را متوجه می شوید یا نه؟ (بله، استاد.)

" Courtesy of Buckingham Palace Sept. 10, 2022 King Charles (m): به مادر عزیزم، همانطور که سفر عظیم آخر خود را برای پیوستن به پدر عزیز مرحومم آغاز میکنی، می خواهم این را به سادگی بگویم - متشکرم. از محبت و سرسپردگی ات به خانواده مان، و خانواده مللی که در تمام این سال ها با پشتکار به آنها خدمت کرده ای، سپاسگزارم. باشد که پرواز فرشتگان برایت نغمه آرامش سر دهد. "

خوب، حالا قبل از اینکه گریه کنم، سوال دیگری دارید؟ (بله، استاد.) ( خب شما افرادی که در خانه تان کار میکنند را چطور خطاب می کنید؟ )

آیا تا به حال شنیده اید که آنها را "خدمتکار" خطاب کنم؟ (نه، استاد.) بسیار خب. خب "لین وینتر استلا" یکی از خوانندگان مشهور هالیوودی، او حتی این را اعلام کرد، وقتی شخصی از او پرسید، او گفت که: "من به آنها خدمت کردم. من از آشپزخانه برایشان غذا آوردم. [و] هیچ خدمتکاری ندارم." یادتان هست؟ در "کانکون" بود، خاطرتان هست؟ قبل از اینکه آنها روی صحنه بخوانند، به اتاق هتلم دعوتشان کردم و برایشان غذا سرو کردم و با آنها صحبت کردم. چون من عاشق هنرمندان هستم.

" Acclaimed Soprano & Actress United States, Lynne Wintersteller (f): من ایشان را دوست دارم [استاد اعظم چینگ های]. من ایشان را "مادر قلبی" صدا می کنم. در ملاقات با ایشان خوراکی خاصی داشتیم. حدس می‌زنم یک چاشت- نهار بود و ایشان ما را به اتاقشان بردند و برایمان غذا درست کردند. منظورم این است که غذای متنوعی بود و خیلی بیشتر از آنرا ایشان از پشت صحنه آوردند، و می خواهستند همه یک کیسه غذا، به خانه ببرند. خب ایشان فرد منحصر به فردی است، واقعاً چنین است. "مادر قلبی" دوستتان دارم. ملاقات با ایشان باعث افتخار بود. هوشیاری ام متعالی شده، واقعاً همینطوره.

Cary Brown (m): من امروز صبح برای اولین بار با ایشان [استاد اعظم چینگ های] ملاقات کردم و ایشان در واقع ناهار را برای ما سرو کردند، اینطور نیست که ایشان خدمتکار یا چیز دیگری داشته باشد و... ایشان فوق العاده است! مثل یک مادر هستند. ایشان برای دنیا، یک مادر زمینی هستند. و با ما همان طور بودند که امشب اینجا بودند. وقتی می‌توانید چه با چند نفر یا با صدها نفر، و همان صمیمیت را داشته باشید، و همان عشق را داشته باشید، و همان گرمی را داشته باشید، این بسیار عالی است. ایشان یک خانم بزرگواری هستند. نمونه ای عالی برای جهان! امیدوارم آینده ما در رویاهای ایشان باشد و در رویاهای ما و دنیایی بهتر، امن تر و تمیزتر داشته باشیم. "

نه به این دلیل که در آن مناسبت آواز خواندند. آنها برای مردمی که آمده بودند، آواز خواندند، افراد مطرح و همه افرادی که آن روز برای مراسم محیط زیستی به آن هتل آمدند، تا به برخی از اشخاصی که قهرمان دنیای وگان و محیط زیستی هستند، جایزه محیط زیستی بدهند. در "کانکون" بود، یادتان هست؟ (بله.) نه به این خاطر که آنها آمدند و برای مهمانی ما که دعوت بودند، خواندند، بلکه به این دلیل که من آنها را دوست دارم و از اینکه فرصتی برای دیدنشان داشتم، بسیار خوشحال بودم. به اتاقم دعوتشان کردم و هر غذایی که آن زمان داشتیم را به آنها دادم. آنها خیلی خوشحال شدند. (بله.) او گفت: "ایشان هیچ خدمتکاری ندارد."، یعنی استاد هیچ خدمتکاری ندارد.

بهرحال، من آنها را یاورانم یا دستیارانم می نامم. اینرا بارها شنیده اید، درسته؟ (بله. بله، استاد.) به هر حال آنها اکثراً، در خانه من کار نمی کنند، آنها برای سگها کار می کنند. حتی اگر گاهی به آنها نیاز داشته باشم تا برای جابجایی وسایل سنگینی که به تنهایی نمی توانم، به من کمک کنند، باید صبر کنم. چون می‌گویند: "اوه، ما الان با سگ‌ها هستیم. داریم به سگ ها غذا می دهیم. داریم سگ ها را بیرون می بریم. باید مطمئن شویم که سگ ها راحت هستند. ممکن است لطفا صبر کنید؟" خب من چه کار می کنم؟ میگویم: بله خانم! صبر میکنم، خانم. صبر میکنم، آقا. من اغلب با آنها شوخی می کنم. هرگز آنها را "خدمتکار" خطاب نمی کنم. خدای من. یادم نمی آید که این کار را کرده باشم.

یادم نمی‌آید که هرگز این را گفته باشم. تا حالا شنیده اید که این را بگویم؟ (نه، استاد.) وقتی در مورد آنها با شما صحبت می کنم، می گویم آنها اداره کنندگان سگ ها هستند، یا مراقبان سگ. (بله.) محافظان سگ، نگهبانان سگ، اما هرگز آنها را خدمتکار نمی نامم. جرات ندارم. هرگز به آن فکر نمی کنم. هرگز به آن کلمه فکر نمی کنم که آن را به آنها بگویم. هرگز اینطوری فکر نکرده ام. چون همه آنها فرزندان خدا هستند. چطور جرات کنم همچین چیزی بگویم. (بله، استاد.)

هیچ خادمی در این دنیا وجود ندارد، همگی فقط فرزندان خدا هستند که وظایف مختلفی را برای حفظ کارکرد این جهان دارند. متوجه منظورم می شوید؟ (متوجه ایم، استاد. بله، استاد.) فرض کنید پادشاه بر انگلستان حکومت میکند یا هر پادشاهی که بر هر کشوری حکومت میکند، بدون هیچکدام از این به اصطلاح خادمان، آیا می توانند حتی حکومت کنند؟ (نه، استاد.) یا نمی دانم، شاید آنها بتوانند. (به خوبی نمی توانند.) شاید آنها بتوانند، اما باید در جهت مخالف با روشی که آموزش دیده اند، بازآموزی شوند. (بله. بله، استاد.)

برای مثال شاهزاده چارلز، زیادی او را سرزنش نکنید. او بطور متفاوتی آموزش دیده است. او را آماده کرده بوده اند تا شاه شود. و در سنت قدیمی، شاه بر کشور حکمرانی میکند، بالاترین مقام، مقام اول، بالاتر از هر شخص دیگری است. و همه باید دستورات شاه را اطاعت کنند. و همه باید برای شاه کار کنند، نه برعکس.

اما آنها یادشان میرود که شاه هم باید کار کند، اینها فقط مشاغل متفاوتی هستند. (بله، استاد.) او باید مردم را ملاقات کند. او باید دیپلمات های دیگر را ملاقات کند. او باید رهبران دیگر را ملاقات کند و باید وقتش را صرف خواندن اسناد، امضای اسناد، بیرون رفتن گهگاه برای اهداف خیریه کند و انواع کارهایی که آنها باید انجام دهند. (بله.) شما نمی توانید آنجا بنشینید و کاری انجام ندهید. (بله، استاد.) و من شنیده ام که شاهزاده فیلیپ، دوک قبلی "ادینبورگ"، او کم و بیش مراقبِ تربیت شاهزاده چارلز آنزمان بوده است.

" Media Report from ABC News (Australia) Sept. 10, 2022 Reporter (f): در غیبت ملکه، شاهزاده فیلیپ تصمیمات مربوط به خانواده را می گرفت و رابطه او با پسر بزرگش همیشه آسان نبود.

Reporter (f): چارلز همیشه رابطه سختی با فیلیپ داشت. او هرگز نتوانست به افکار فیلیپ در مورد اینکه چگونه باید باشد، عمل کند. "

او حتی اجازه نمیداد که شاهزاده چارلز در آن زمان چیزهای زیادی در مورد امور دنیوی بداند. (وای.) فقط همه بر شاهزاده بودن و پادشاه آینده، متمرکز بودند. این تمام چیزی است که او یاد گرفته است. و حتی او مجبور شد از یکی از نخست وزیران سابق بخواهد که نحوه پذیرایی از نخست وزیر را در یک تئاتر ساختگی، با نمایش به او آموزش دهد. (اوه، بله.)

" Media Report from BBC Sept. 14, 2022 David Cameron (m): زمانی که ملکه الیزابت دوم هنوز بر تختِ پادشاهی بود، با شاهزاده چارلز چند ملاقات رسمی داشتم، زیرا او می‌خواست به نحوه هدایت آن زیرا او می‌خواست به نحوه هدایت آن ملاقاتهای رسمی فکر کند. و بنابر آنچه دیدم، او در آن کار زبردست خواهد بود، در گوش دادن، در پرسیدن سؤالات، پند و اندرز عاقلانه دادن. منظورم اینست که این احتمالا طولانی ترین دوره کارآموزی در تاریخ بوده. "

مثل تمرین کردن برای اینکه وقتی در آینده شاه شد، بداند که چه باید بکند. او باید خیلی از قوانین دیپلماتیک، خیلی از قوانین پادشاهی و قوانین سلطنتی را بیاموزد. و او آنچه را که به او آموخته اند را یاد گرفته. (بله، استاد.)

پس او باید به شیوه ای که شاه طبق سنت عمل می کند، رفتار کند. شاید اکنون در دوران مدرن، آنها باید این کار را کمی متفاوت انجام دهند. من حتی شنیده ام که، شاهزاده چارلز حتی مجبور نیست صبح ها خمیردندانش را بفشارد. و از کارهایی که اطرافیانش در خانه اش انجام می دهند را بلد نیست. مثلاً او نمی داند پلاستیک سلفون چیست. یک بار آن را دید و "شیون" و "فریاد" کرد. احتمالاً فقط به شوخی بوده، که مثلا برای او ترسناک بود، مثل اینکه به شوخی ترسیده باشد. (آه، بله.) چون قبلاً چنین چیزی را ندیده بود! تصورش را کنید؟ (بله.)

" Media Report from The List June 8, 2022 Reporter (f): در کتاب «شاهزاده شورشی»، نویسنده "تام باور" فاش کرد که چارلز قادر به شناسایی یک وسیله بسیار معمولی خانگی نبوده. همانطور که معلوم شد، او نمی دانست که سلفون پلاستیکی چیست. پس از اینکه چارلز از کارکنان خواست تا غذا را کنار بگذارند تا بعداً بخورد، گزارش شده است که چارلز پس از دیدن باقیمانده غذا، "فریاد" کشید. گفته می‌شود که وارث سلطنت، پس از "مواجهه با گوشت‌های سرد پوشیده شده توسط این محصول ناشناخته، ترسیده بود،" که باعث شد از همسرش، "کامیلا پارکر بولز"، بپرسد که این چیست. با استفاده از اسم انگلیسی آن، کامیلا باید به او اطلاع می داد که در واقع به آن سلفون چسبنده می گویند. "

به این شکل شاهزاده فیلیپ، او را آماده کرده تا شاه شود. و همچنین او در مدرسه ای بوده است. مدرسه ای نیمه عادی برای شاهزاده ها و شاهدخت ها. و همچنین او را به روش معمولی دانش آموزی، تربیت نمی کردند. آنها کم و بیش می دانستند که او شاه آینده است. رفتار آنها با او نمی توانست مثل سایر دانش آموزان عادی باشد. (بله، استاد.) خب، مقام شاه، فقط یک جنبه باشکوه از نگاه دنیایی دارد اما به این سادگی نیست. (بله، استاد، متوجه ایم.)

" Media Report from Fox News Sept. 20, 2022 Reporter (m): پادشاه چارلز چندین دهه را صرف آماده سازی برای تاج و تخت کرد.

Interviewee (m): از لحظه تولد، او باید آماده می شد تا پادشاهی مناسب برای بریتانیای کبیر باشد. "

او از وقتی که خیلی کوچک بود آموزش دیده، نه در یک خانواده معمولی یا عادی. حتی اگر آنها سعی کردند آن را به دنیا عادی نشان دهند، مثل اینکه شاهزاده باید کارهایی مثل دانش آموزان عادی یا افراد عادی انجام دهد، اما هیچ چیز عادی نیست. (بله، استاد.)

" Media Report from ABC News (Australia) Sept. 10, 2022 Reporter (f): هنگامی که چارلز در تولد ۲۱ سالگیش به عنوان شاهزاده ولز انتخاب شد، زندگی سلطنتی او به طور جدی آغاز شد.

King Charles (m): من، چارلز، شاهزاده ولز، خدمتگزار مادام العمر شما و افتخار زمینی شما می شوم. "

پس بنظرم مردم انگلیس باید او را درک کنند و تحمل کنند یا اگر فکر می کنند اشتباه می کند، او را ببخشند. همه چیز به شکل سیاه و سفید نیست. (بله، استاد.)

او دیگر چه کار کرد؟ ( خب، در یک اتفاق دیگر، هنگام امضای کتاب برای یک بازدیدکننده در ایرلند شمالی، جوهر قلم پس داد و شاه چارلز سوم واقعاً آزرده و کمی عصبانی شد. همچنین، این یک موضوع قدیمی است، زمانی که شاهزاده چارلز آن زمان با پرنسس دایانا ازدواج کرد، او با کامیلا، همسر کنونی اش رابطه داشت. آیا اینها هم میتواند دلایلی باشد که مردم علیه شاه جدید اعتراض می کنند؟ )

احتمالا، بله. برخی افراد می توانند بسیار سخت گیر باشند، سخت گیرتر از پدر و مادر خودشان باشند. (آه.) شاهزاده فیلیپ و اولیاحضرت ملکه انگلستان. ملکه فقید انگلستان. برخی مردم سخت گیر هستند. اما عیسی گفت، هر که گناه نکرده است، سنگ اول را بیندازد. (بله، استاد. بله.)

شاهزاده چارلز جنبه های خیلی خوبی دارد که مردم نمی بینند. او در کل زندگیش بسیار سخت کار کرده است. برای جمع آوری پول برای همه نوع موسسات خیریه، کمک به مردم فقیر و نیازمندان. و او باید افراد زیادی را ملاقات کند. او باید زیاد سفر کند، حتی اگر نخواهد. او باید همه این کارها را انجام دهد که ممکن است همیشه دوست نداشته باشد. (بله، استاد.)

تصور کنید اگر شما جای او بودید و مجبور بودید به فلان کشور سفر کنید که آن را دوست نداشتید. و شاید در آن زمان مریض هستید و آنفولانزا دارید یا تب دارید یا ناخوش باشید، ولی مجبور به سفر باشید. یا باید عده ای را ملاقات کنید، برخی رهبران جهان را که واقعاً دوستشان ندارید. (بله، درسته.) و برای شاهزاده بودن، او واقعاً... البته، من در مورد عصبانی شدن به شما گفته ام. هر دو به اصطلاح خدمتکار، دستیاران خاندان سلطنتی و شاهزاده تحت استرس بودند. (درسته.) و وقتی که تحت فشار هستید - بخاطر مرگ ناگهانی ملکه، خلأ بزرگی در قلبشان برای آن لحظه بر جای گذاشته.

هر دوی آنها تحت استرس وحشتناکی بودند. و این شغل جدیدی برای دستیاران و شغل جدیدی برای شاهزاده است. برای پرنس چارلز. (بله، استاد.) موقعیت مشابه. هر دوی آنها در شرایط جدیدی هستند درنتیجه عملکرد خوبی نداشتند. این موضوع کوچکی است. این موضوع حتی آنقدر بزرگ نیست که بخواهید شاه را کنار بگذارید. (بله، استاد.) […]

بنظر من شاهزاده چارلز بیشتر به همدردی همه نیاز دارد، نه فقط انتقاد. به او این فرصت را بدهید تا شاه خوبی شود. او با کارش یاد خواهد گرفت. او فقط یک انسان است، حتی اگر یک شاه باشد. و او از شما، از بیشتر مردم، وظایف بیشتری دارد، مسئولیت بیشتر، باری سنگین تر از بسیاری از مردم جهان. پس به او یک فضای کوچک، یک فرصت کوچک و کمی عشق بدهید. او را به ادامه کار تشویق کنید. او همچنین، حالا یک پیرمرد است. او ۷۳ سال دارد، اینطور نیست؟ (بله.) […]

و به اصطلاح خادمان، کارکنان سلطنتی، باید بیشتر تمرکز میکردند، اما نتوانستند، [چون] ذهنشان، دلشان آشفته است. (بله، استاد.) این یک ترتیب جدید برای آنها است، آنها هرگز قبلاً چنین کاری نکرده اند، احتمالاً به ندرت. و البته شاهزاده ناراحت است زیرا از قبل هم ناراحت بوده. او قبلاً بیش از حد ناراحت بود چون مرگ مادرش باعث اندوه بزرگ او شده. (درسته.)[…]

و ناگهان او در موقعیت بزرگی مثل آن قرار می گیرد. و او از قبل بیش از اندازه ناراحت بوده. او حتی نمی توانست در جمع گریه کند. او حتی نمی توانست به خوبی احساسش را ابراز کند. مهم نیست که چقدر خوب ابراز کند، شما هرگز نمی توانید به اندازه کافی احساستان را در هنگام مرگ پدر و مادرتان ابراز کنید. و بعد هر چیز کوچکی بنظر می رسد که نامتناسب است. (بله، استاد.)

اما او یاد گرفته است. بار سوم که مجبور بود چیزی را امضا کند، خودکار خودش را همراه آورد. محض احتیاط. پس او پیشرفت کرده است. به او فرصت پیشرفت بدهید. (بله، استاد.) و حتی برخی از مردم برایش متاسف هستند. یک نفر به او یک خودکار داد، محض احتیاط. خیلی از مردم در خارج از کاخ یا محل سکونتش صف می کشند تا برایش عزاداری کنند و عشقشان را نشان دهند. و گاهی شاه، اعلیحضرت شاه چارلز بیرون می رفت و به آنها سلام می کرد و قدردانی می کرد.

و یکی از آنها قلمی به او داد. اوه، فکر خوبی است. این ایده خوبی است. (بله.) به جای انتقاد از او، فقط به او کمک کنید تا بهتر شود. (بله.) به او کمک کنید تا کارش را انجام دهد. من طرفدار خانواده سلطنتی یا چیز مشابهی نیستم. من ارتباط زیادی با چیزهای سلطنتی احساس نمی کنم. اما این صحبتها منصفانه هستند.

همه ما انسان هستیم، باید همدیگر را درک کنیم، همدردی کنیم، و به هم کمک کنیم. این برای دنیا بهتر از انتقاد همیشگی برای هر اتفاق کوچکی است. درسته؟ (بله.) نظر شما چیست؟ (ما موافقیم. درسته.) باقی چطور؟ (بله، ما هم موافقیم.) باید باشید، باید باشید. برای اینکه انسان خوبی باشید، باید کمک کنید. (بله. بله، استاد.)

و پادشاه جدید، اعلیحضرت شاه چارلز سوم، احتمالا هنوز در نقش جدیدش بسیار عصبی است. اگر جایش بودید، عصبی نمی شدید؟ (بله.) با اینکه در تمام عمرش می دانست که ممکن است این روز بیاید، اما آنچه می دانید و آنچه با آن روبرو می شوید متفاوت است. (بله، واقعاً. بله، درسته.) از چیزی که از آن می ترسید و آن ترسی که در هنگام بروز آن اتفاق به سراغ شما می آید متفاوت است- واکنش تان متفاوت است، احساس متفاوتی خواهید داشت. (بله، استاد.) خب، او باید در قلبش برای مادرش عزاداری کند. اینچنین عمیقا غمگین است و باید آراسته بپوشد، محکم و معمولی بنظر برسد و لبخند بزند و برود هر کاری که از او انتظار دارند، را انجام دهد. تصورش را بکنید؟ آیا این موقعیت بسیار استرس زایی نیست؟ (بله، دقیقا. بله، استاد. همینطور است.) […]

مردم ممکن است فکر کنند، "اوه، شاه بودن با شکوه و پر زرق و برق و قدرتمندانه و اینهاست." بله، شاید. اما واقعیتِ کار، چیز دیگری است. این بسیار استرس زا و همچنین سخت است. و او یک پیرمرد است. (بله.) البته که قبلاً هم کار می کرد، اما مثل [شغل] شاه بودن نبود. شاهزاده بودن با شاه بودن، فرق می کند. (بله، استاد.) چون او هنوز پدر و مادرش را داشت که به آنها اعتماد کند و به آنها تکیه کند. او هنوز هم احساس میکند که خیلی جوان و مثل یک کودک است. این حسی بود که من وقتی پدر و مادرم را دیدم، داشتم. احساس کردم می توانم هر کاری بکنم و هرگز بخاطر چیزی سرزنش نمی شوم، چون فرزند پدر و مادرم هستم. (متوجه ام، استاد. بله.) هرگز احساس نمی کردم که باید مسئولیت پذیرتر و جدی تر باشم، چراکه مراقبه کردن را آموزش می دهم. وقتی پدر و مادرم را می دیدم احساس می کردم بچه ام. (بله.) به این افتخار می کردم که بچه ای هستم که پدر و مادری دارد. بگذریم، من نباید او را به موقعیت خودم تشبیه کنم، چون هر کدام متفاوت است.

اما من برای پادشاه جدید، شاه چارلز، بسیار متاسفم، زیرا او با امواج متلاطم بسیاری مواجه است. (متوجه ایم. بله، استاد.) امواج متلاطم و عمیق زیادی. پس بنظر من کل انگلیس باید در حمایت و تشویق او کمک کنند. برایش عشق بفرستند، دعاهای خیر کنند، تا قوی شود و به کارش ادامه دهد. چون این کاریست که او انجام می دهد، و برای کشورش کار می کند. البته او بخاطرش حقوق دریافت میکند و اموال و پول زیادی دارد، بخاطرمیراث، اما وقتی غمگین هستید یا مسئولیت سنگینی دارید، آن به شما کمکی نمی کند، میکند؟ (درسته، استاد.) نه، برایتان بی معنی خواهد بود. (بله. درسته.) مگر چقدر می توانید در روز بخورید؟ (متوجه ایم. بله.) و چند لباس در روز می توانید بپوشید. (بله) چه مقدار پول در روز می توانید خرج کنید؟ برای چه چیزی؟ حتی اگر پول زیادی داشته باشید. (بله. درسته.)

و شما در مورد رابطه او اشاره کردید؟ (بله، رابطه قبلی اش.) خوب، شاید کلیسای انگلستان باید در این مورد قوی تر به او آموزش میداد. اما شما نمی توانید به قلب خود بگویید که چه کسی را دوست داشته باشد. این مشکل انسان هاست. (بله، استاد.) پادشاه چارلز سوم، ویژگی های خوبی دارد که مردم باید به آنها توجه کنند. من هنوز نمیدانم که آیا او پادشاه خوبی خواهد شد، اما به عنوان شاهزاده، او خوب بود، به اندازه کافی خوب بود. او تمام کارهایی که از او انتظار میرفت را انجام داد، هر کاری که می توانست، هر آنچه که به آن اعتقاد داشت. (بله.)

او حتی دو روز در هفته وگان است. شما این را می دانید، درسته؟ (بله، استاد.) درسته؟ (بله.) چند رهبر در جهان این کار را انجام میدهند؟ به من بگویید. (بله، زیاد نیستند. نه.) چند تا پادشاه [چنین میکنند]؟ منظورم رهبران ارشد، مثل پادشاهان، روسای جمهور یا نخست وزیرانی که حتی تلاش کنند وگان باشند؟ به جز بوریس جانسون. اما چند پادشاه یا… شاید بی سر و صدا این کار را می کنند. اما من چیزی نشنیده ام که حتی یک بار در هفته گوشت و محصولات اشخاص- حیوان را نخورند. شما شنیده اید؟ (نه، استاد.) پس او در حال حاضر بهتر از دیگران کار میکند. (بله. درسته.) او هرگز دستور نمیدهد که با کسی بجنگید یا کسی را بکشید، یا جنگ کنید یا جنگ را تحریک کنید یا هر چیز دیگری. انجام داد؟ (نه، استاد.)

پس حداقل او یک رهبر صلح طلب است. (بله، درسته.) و حتی سعی میکند وگان باشد. (بله، درسته. این خیلی خوب است.) او خیلی سخت تلاش میکند. از زمانی که جوان بوده، با تمام این محصولات اشخاص- حیوان تغذیه شده است، و توانسته دو بار در هفته آن را ترک کند. همین هم قابل توجه است. (بله. بله، استاد.) بله. و او همیشه از حفاظت از جنگل ها، حفاظت از آمازون و مواردی از این دست دفاع می کند. (بله.) او در این زمینه بسیار فعال است. (بله.) چند شاهزاده، چند پادشاه، چند رئیس جمهور این کار را می کنند؟ (خیلی نیست. درسته.) زیاد نیست. هست؟ (خیر، استاد. نه.) بله. به جز آن شاهزاده عرب.

شاهزاده یکی از کشورهای عربی هست. او این کار را کرد؛ او وگان شد. و من عمیقاً از این بابت سپاسگزارم و برای کارش احترام قائل هستم. همچنین، رئیس جمهور فقید اسلوونی، "یانز درنوشک" وگان بود. خیلی نادر هستند، اینطور نیست؟ (بله.) اما او درگذشته است. و شاهزاده چارلز اسبق کارهای زیادی را امتحان کرد.

" Media Report from BBC Oct. 11, 2021 King Charles III (m): البته که تجارتِ آنچه که میخوریم، مهم است. سال هاست که دو روز در هفته گوشت و ماهی نمی خورم. و یک روز در هفته لبنیات نمی خورم. حالا منظورم این است که این راهی برای انجام آن است، اگر این کار را کنید، اگر افراد بیشتری این کار را کنند، فشار زیادی بر محیط زیست را، کاهش میدهید. "

و همچنین در مورد رابطه شاهزاده چارلز اسبق و همسر فعلیش، شهبانو کامیلا - خب، او یک شاهزاده است. بسیاری از شاهزادگان دیگر، روابط بسیار بیشتر ازین دارند. آیا شما اینطور فکر نمی کنید؟ (بله، استاد. بله.) شاهزاده های دیگر. زیاد نیستند، اما برخی شان. و چیزهای بدتر از این. و او فقط یکی دارد.

و من واقعاً وقتی پرنسس دایانا درگذشت، حس کردم که کاملا شکسته شدم، و باشد که روحش مرا به خاطر آنچه می گویم ببخشد، اما شاید این بهایی است که اعلیحضرت پادشاه چارلز سوم باید برای پادشاه شدن، برای حکومت بر انگلستان و همچنین کشورهای مشترک المنافع میپرداخت، و بهای دیگری که باید بپردازد تا در کنار محبوبش باشد، زیرا شهبانو کامیلا، عشق زندگی او بوده و هست. (بله.) آنها قبل از ازدواج با پرنسس دایانا عاشق هم بودند یا محبتِ عمیقی داشتند. او قبلاً واقعاً نمی خواست با پرنسس دایانا ازدواج کند، قبل از ازدواج. اما این شاهزاده فیلیپ بود که در ایجاد این ازدواج نقش اساسی داشت. حتی به او گفت: "او هنوز باکره است. اگر بیشتر صبر کنی، هرگز فرصتی برای ازدواج با یک باکره نخواهی داشت." چیزی شبیه این.

من آن را قبلا در اخبار خوانده بودم، خیلی وقت پیش. پس می بینید، شاهزاده باشی و همچنین جوان، و نافرمانی از پدر بسیار سخت گیرش برای او چندان آسان نبود. (بله، استاد.) او فقط یک شاهزاده نبود، او پسر بود، پسری بسیار وظیفه شناس و مطیع هم بود. (بله.) تا جائیکه میدانم او تا به امروز هیچ کاری انجام نداده که مخالف مادر یا پدرش باشد، کاری که من از آن اطلاع داشته باشم.

حتی وقتیکه علیاحضرت پرنسس دایانا درگذشت پس از گذشت مدت زیادی، خواست با عشق زندگی اش، کامیلا، ازدواج کند. ملکه این را نمی خواست. و حتی در آن زمان کامیلا را "زن شرور" خطاب کرد. پس، حتی در آن زمان، طبق تمام اخباری که خواندم، شاهزاده چارلز هم با کامیلا، همسر فعلی اش، ازدواج نکرد. (بله، استاد.) او شاهزاده ای بسیار وظیفه شناس و مطیع بود.

خیلی وقت قبل، یکی از اجدادش، پادشاه انگلیس، شاه ادوارد هشتم، او حتی تمام سلطنت و کل انگلیس، تمام دنیا را تنها برای ازدواج با معشوقه مطلقه آمریکایی اش رها کرد. او بود که سلطنت را رها کرد، و تمام وظایف و جلال و مقام و سلطنت را رها کرد، تا با زنی که دوستش داشت، ازدواج کند. او گفت که بدون زنی که دوستش دارد نمی تواند کار کند. خب، از این نظر، شاهزاده چارلز پسری بسیار وظیفه شناس و بسیار مطیعِ والدینش بود. (بله، استاد.)

پس این یک ویژگی بسیار نادر و خوب برای شاهزاده ای بود که تمام عمرش لوس شده است. (بله، استاد.) و با همه اینها [علاقه ای] نشان نداد، که می خواهد با پرنسس دایانا ازدواج کند. و طبق گزارش ها حتی علیحضرت پرنسس دیانا هم از شب عروسی این را می دانست. او گذاشت که پرنسس به نوعی این موضوع را بفهمد.

" Media Report from The List Sept. 16, 2021 Reporter (f): شب پیش از ازدواج شان، ظاهرا شاهزاده چارلز احساس کرد که باید پیش از انجام چنین تعهد سرنوشت سازی به نامزد جوانش بگوید که واقعا چه حسی دارد. اخترشناس دایانا، آنچه را که پرنسس شب قبل از ازدواجش با چارلز با او در میان گذاشته بود را نقل کرد. او گفت: "چارلز به او گفته است که او را دوست ندارد. فکر میکنم چارلز نمی خواست با یک تعهد دروغین ازدواج کند." "

و در تمام مدت ازدواج شان، طبق گزارشات، او فقط زمانی با پرنسس صمیمیت فیزیکی داشت که خود پرنسس برای آن اقدام می نمود. زیرا قلب او عاشق زن دیگری بود - همسر فعلی اش، ملکه کامیلا. (بله.)

" Documentary from Real Royalty Nov. 29, 2020 Reporter (f): چارلز و کامیلا در سال ۱۹۷۱ در بازی چوگان با هم آشنا شدند. علاقه آنها دو طرفه بود و فراتر از ازدواج کامیلا با افسر گارد "اندرو پارکر بولز" بود.

Christopher (m): کامیلا توانست او را طوری خوشبخت کند که هیچ زن دیگری تا بحال نتوانسته بود. "

" Media Report from Channel 5 Dec. 10, 2020 King Charles (m): من به این نتیجه رسیده ام که واقعاً داشتن دو همسر بسیار راحت تر بود.

Penny (f): او چند دکمه سرآستین با دو تا C درهم تنیده که کامیلا به او داده بود، پوشید. او آنها را در ماه عسل پوشید.

Victoria (f): شاهزاده چارلز و "کامیلا" خیلی صمیمی در مورد اینکه چه کارهایی دوست دارند با هم انجام دهند و چقدر دلتنگ یکدیگر هستند، صحبت می کردند. Reporter (m): آیا زمانی که عهد ازدواج بستید سعی کردید نسبت به همسرتان وفادار و محترم باشید؟

King Charles (m): بله، کاملا.

Reporter (m): و آیا چنین بودید؟

King Charles (m): بله. تا اینکه بطور جبران ناپذیری شکسته شد.

Princess Diana (m): خب، ما در این ازدواج سه نفر بودیم که خب، یک مقدار شلوغ بود. "

" Documentary from Real Royalty Nov. 29, 2020 Reporter (f): نهاد سلطنتی به دلیل چند ازدواج منجر به طلاق یک شبه از بین نمی رود. ۶۰ سال پیش، از بحران قانون اساسی جان سالم به در برد، زمانی که پادشاه ادوارد هشتم از سلطنت کناره گیری کرد تا با "والیس سیمپسون" مطلقه آمریکایی ازدواج کند. "

" Media Report from Channel 5 Dec. 10, 2020 Reporter (f): طلاق پرنس چارلز و دایانا در ۲۸ آگوست ۱۹۹۶ نهایی شد. چیزی که قبلاً هرگز آشکار نشده بود، هماهنگی و آرامش بین آنها در یک نقطه بود.

Ingrid (f): دایانا چیز جالبی به من گفت. او گفت روز طلاق او و چارلز با هم روی مبل نشستند و هر دو گریه کردند. زمانی که طلاق واقعاً نهایی شد، آنها شرایط بسیار بهتری داشتند. "

" Media Report from The List Sept. 16, 2021 Reporter (f): چارلز سرانجام در اولین ازدواج خود با «نفر سوم» ازدواج کرد - "کامیلا پارکر بولز" که طبق گزارش‌ها، در طول سالها هرگز عشق او را رها نکرده بود. "

پس، اکنون می بینید، او مردی بسیار وفادار است، وفادار به عشقش، وفادار به قلبش. چند مرد می توانند ادعا کنند که چنین هستند. (بله، استاد.) مخصوصاً، شاهزاده ای که این قدرت را دارد که خوش بگذراند. پس مردم باید به برخی از ویژگی های خوب او محترمانه نگاه کنند، تا از او حمایت بیشتری کنند، همدردی بیشتری کنند. اگر نمی توانند محبت کنند، حداقل مقداری همدردی کنند.

تصور کنید که خودتان باشید، چه احساسی خواهید داشت؟ چه کاری انجام میدادید که بهتر از پادشاه کاری را به انجام برسانید. این یک شغل است، مانند هر شغل دیگری، مزایا و معایب زیادی دارد. فقط خاص تر است، همین. (بله، استاد.) پس، اکنون آنها به طور قانونی و حتی با برکت ملکه ازدواج کرده اند. ملکه حتی پیشاپیش عنوان شهبانو را به کامیلا اعطا کرد، زیرا او دید که کامیلا در آن زمان واقعاً برای شاهزاده چارلز خوب بود.

" Media Report from ABC News Sept. 10, 2022 Reporter (m): جشن "جوبیلی پلاتینی" ملکه الیزابت. و این مناسبت را با اعلامیه ای بزرگ جشن میگیرند.

Reporter (f): ... علناً آرزوی خود را برای دادن عنوان ملکه به همسر شاهزاده چارلز اعلام میکند.

Reporter (f): در بیانیه ای آمده: "این آرزوی صمیمانه من است که کامیلا به عنوان شهبانو شناخته شود."

Reporter (f): اوایل امسال ملکه الیزابت اعلامیه ای غیرقابل تصور را بیان کرد: کامیلا ملکه خواهد شد.

Priest (m): به برکت تو، بگذار این حلقه ها برای چارلز و کامیلا باشد، نمادی از عشق بی پایان و وفاداری، و قول هایی که به یکدیگر داده اند.

Reporter (f): سال‌هاست که کامیلا یکی از پرمشغله‌ترین اعضای ارشد سلطنتی بوده است - خودش را وقف خدمت به مردم کرده است. او از بسیاری از اهدافی که عزیز و نزدیک به قلبش هستند حمایت می کند.

Robert (m): او یک زن فوق‌العاده حامی است و انجام آن کار سختی است. کاری که آنها انجام می دهند دشوار است. و فکر می کنم هر کسی که در آن جایگاه است به یک شریک نیاز دارد که بتواند در پایان روز با او شوخی کند یا کفش هایش را در بیاورد و گپ بزند.

Imogen (f): کامیلا، چارلز سوم را استوار نگه می دارد - او بسیار خانواده محور است. فکر میکنم که او هرگز به دنبال یک جایگاه عمومی نبود. آن جایگاهی نبود که او می خواست باشد. اما این نقشی است که او سرانجام برای مردی که دوستش دارد، انجام می دهد.

King Charles (m): من روی کمک محبت آمیز همسر عزیزم کامیلا حساب می کنم. به پاس خدمات عمومی وفادارانه اش از زمان ازدواج ما در ۱۷ سال پیش، او شهبانوی من می شود.

David (m): شاه چارلز در اولین سخنرانی اش برای عموم، از همسرش که اکنون "شهبانو کامیلا" است، تمجید کرد. زندگی آنها در انظار عمومی، یک ماجراجویی به مدت چند دهه بود. و در طول مسیر شک و تردیدی در مورد عنوان جدید او وجود داشت. اما، البته، این یکی از آخرین آرزوهای ملکه الیزابت بود که کامیلا شهبانو نامیده شود. "

پس، اگر ما ملکه را دوست داریم، باید به توصیه های او نیز عمل کنیم، به آرزویش عمل کنیم و به جای ایجاد دردسر بیشتر، کارهای بهتری برای انگلیس انجام دهیم. اینطور فکر نمی کنید؟ (بله، استاد. نظر ما هم همین است.) […]

و خود شما که این سوال را مطرح کردید قلباً چه احساسی دارید؟ آیا درست می گویم؟ یعنی از جوابم راضی هستید؟ (بله، موافقم. حق با شماست. قطعاً.) نه به این دلیل که من استاد شما هستم، بلکه به من بگویید اگر جای او بودید چه احساسی داشتید. ( این منطقی است و شما میخواهد از قلبتان پیروی کند. منظورم این است که قلب بر همه چیز غالب است. چطور کسی می تواند قلبش را نادیده بگیرد و با آن صادق نباشد؟ ) بله، درسته، همینطور است.

اگر عاشق کسی باشید، در مورد آن کاری از دستتان بر نمی آید. (درسته. بله.) به همین دلیل است که مردم می گویند، "شما در [دام] عشق افتادید". (بله.) مسئله افتادن است. (بله، استاد.) شما در [دام] عشق نمی ایستید، نمی نشینید. شما در [دام] عشق میفتید. می افتید. (بله.) فقط می افتید. (بله.) و در فرانسه می گویند coup de foudre در اولاک (ویتنام) می گویند .tiếng sét ái tình که به معنی رعد و برق است. رعد و برق عشق، به شما اصابت میکند، آنها اینطور می گویند. بله! پس این بدان معناست که شما درمانده اید. شما مرده اید. (بله.) فقط قلب شماست که هنوز زنده است و حرکات شما را دیکته می کند. به همین دلیل است که بسیاری از مردم به دلیل عاشق شدن، کارهای دیوانه وار زیادی انجام می دهند.

آنها در [دام] عشق می افتند. (بله.) همچنین، اینطور ترتیب داده شده، که عیب هایی داشته باشد تا بتواند پادشاه شود. ما باید تاوان هر چیزی که در این دنیا داریم را بپردازیم. شما این را می دانید، درسته؟ (بله، استاد.) حتی اگر نخواهیم، ​​یا حتی اگر ندانیم، "کارما" آنرا اینگونه ترتیب داده است. و من رازی را به شما می گویم. آنها قبلاً عاشق بودند. (اوه، وای!) چند زندگی قبل، بله! آنها خانواده سلطنتی بودند و قبل از این زندگی عاشق هم بودند. (اوه، وای.) بنابراین، پس از چند زندگی، هنوز این تصور را در ناخودآگاه خود دارند، پس وقتی همدیگر را ملاقات کردند، اتفاق افتاد. (وای. اوه، درسته.) انگار به هدف زدید. (بله، استاد.) اما حتی در آن زمان، آنها فکر می کردند، "اوه، این امکان پذیر نیست." آنها خیلی هم جوان بودند. در آن زمان، آنها جوان بودند. (بله.)

و او به عنوان شاهزاده مشغول بود. (بله.) و کامیلا مشغول کارهایش بود، و سپس به هر طریقی اینگونه شد که او قبل از شاهزاده ازدواج کرد. (بله.) (بله، درسته.) و بعد شاهزاده هم چاره‌ای نداشت، اما بعد به نحوی دوباره یکدیگر را ملاقات کردند و اتفاقاتی رخ داد. (بله، استاد.) من از چنین مسئله ای چشم پوشی نمی کنم. (بله، استاد.) فقط دارم رازی را به شما می گویم. بله.

پس اگر احساس بدی در قلبتان در مورد شاهزاده چارلز و کامیلا دارید لطفا آن را حمل نکنید. این بار را به دوش نکشید. (متوجه ام، استاد. متوجه ام، بله.) الان احساس خوبی داری؟ (بله، الان واضح است. از شما برای کمک به روشن شدن موضوع بسیار سپاسگزارم.) بله، ما برای آنها آرزوی سلامتی داریم، خب؟ (بله، استاد.) ما برای آنها آرزوی خوشبختی و قدرت داریم تا بتوانند بار سنگین شغلشان را به دوش بکشند و فشاری که دنیا بر سر راهشان میگذارد [را تحمل کنند]. (بله، استاد.) […]

سؤال دیگری هست؟ ( مردم از ملکه انتقاد میکردند چون او رئیس برخی از کشورهای مستعمره است. استاد لطفا نظراتان را در این مورد مطرح می کنید؟ )

اوه عزیزم. شما همیشه مرا وارد سیاست می کنید. چه کسی قرار است برای من دردسر درست کند؟ مهم نیست. اگر به من اعتماد دارید، من موظفم پاسخ دهم تا ذهنتان را شفاف کنم. و می دانم که خیلی از مردم سراسر جهان این سوال را دارند. مشابه سؤالاتی که برادران تان قبلاً پرسیدند، این سوالات مردم در سراسر جهان است، آنها می پرسند، فقط نمیدانند از چه کسی بپرسند و کجا بپرسند. (بله.) پس، اگر به من اجازه دهند، من می‌توانم به شما پاسخ دهم تا ذهن باقی مردم را هم شفاف کنم. (متشکریم، استاد.)

به همین شکل. تقصیر ملکه نیست، درسته؟ استعمار، خیلی، خیلی، خیلی قبل از تولد او اتفاق افتاد. (بله. درسته.) و به همین ترتیب ادامه یافت، و به گفته خودشان، او فقط به یک رهبر نمادین جامعه مشترک المنافع تبدیل شد. و انگلیسی ها، آنها نه تنها استعمار می کنند، بلکه کمک می کنند. (بله.) بسیاری از کشورهای مستعمره سابق به این امر اعتراف کرده اند و همیشه از افراد دارای پاسپورت بریتانیا با گرمی و محبت استقبال کرده اند، چون انگلیسی ها هم به طرق مختلف به آنها کمک کرده اند. (بله، استاد.)

شنیده ام که برخی از کشورهای به اصطلاح مشترک المنافع تلاش می کنند یا فکر می کنند یا می خواهند مستقل باشند. مشکلی نیست. آنها اراده آزاد دارند که انتخاب کنند. اگر مردم شان با آن موافقت کنند و مجلس شان هم باید با آن موافقت کند، آنوقت می توانند برای مستقل شدن درخواست دهند. اگر فکر می‌کنند که بهتر است کشورشان مستقل باشد، باید در آن مسیر پیش بروند، اگر مردمشان هم آن را می‌خواهند.

برخی کشورها نمی خواهند. (بله.) آنها می خواهند با انگلیسی ها بمانند. (بله.) با هم بودن هم موجب قدرتمندی است. متحد ایستاده ایم. (بله، استاد. درسته.) اما اگر فکر میکنند یا میتوانند ثابت کنند، یا اگر آمار یا تحقیقی دارند که ثابت کنند تنها بودن، مستقل بودن از اتحادیه بریتانیا [بهتر است]، آنوقت باید به این سمت بروند. اگر برای کشورشان بهتر است، چرا که نه؟ اما اگر برای مردمشان، برای کشورشان بهتر نیست، پس چرا بخاطر یک اسم خودشان را به زحمت می اندازند. (بله، استاد. متوجه ام، استاد.)

آنها باید از مردمشان بپرسند. آنها باید به حرف مردمشان گوش دهند، ببینند مردمشان چه می خواهند. و آنها باید تحقیق کنند، یا از کسی بخواهند که برایشان تحقیق کند تا ثابت شود که مستقل بودن واقعا، واقعاً برای کشورشان بهتر است، که مزایای آن بیشتر از مضرات آن است. آنوقت، آنها باید این کار را انجام دهند. بستگی دارد. بستگی به این دارد که چه کشوری یا در چه موقعیتی یا چگونه مردمش آن را می خواهند. (بله.)

" Media Report by ABC News (Australia) Sept. 10, 2022 Harshan Kumarasingham (m): ایشان در سرتاسر کشورهای مشترک المنافع و توسط رهبران این کشورها بسیار مورد احترام بودند. ایشان با بسیاری از رهبران نسل در نسل متحد شدند. ایشان واقعا به عنوان یک شخص، برای من کسی بودند که دشواری تبدیل امپراطوری به استقلال را نشان دادند و به نوعی توانستند صلح و همدلی را در بخشهای مختلف دنیایی سابقا استعماری که می توانست مملو از تفرقه و ناسازگاری باشد، برقرار کنند. از برخی جهات ایشان در کمک به تغییر از امپراتوری تحسین برانگیز بودند، که آشکارا یک سیستم استعماری در کشورهای مشترک المنافع بود، که بیشتر یک گردهمایی داوطلبانه از کشورهای مختلف در سراسر جهان بود. "

سلطنت انگلستان هم بسیار محبوب است. شاهدش این است که مردم از سراسر دنیا آمدند و ۱۰، ۱۲ ساعت در صف ایستادند. حتی دیوید بکهام، ستاره مشهور فوتبال. (بله.) حتی او ۱۲ ساعت منتظر ماند، تا تابوت او را ببیند و ادای احترام کند. و او بسیار احساساتی شده بود، و به یاد ملکه گریه می کرد.

و همه رهبران جهان آمدند، تا به او ادای احترام کنند. حتی پوتین هم می خواست بیاید. و البته اجازه ندادند. (بله، استاد.)

" Media Report from Bloomberg Sept. 19, 2022 Reporter (f): همه این رهبران جهان و اعضای خانواده های سلطنتی اروپایی در این مراسم حضور دارند.

Lizzy Burden (f): کلیسای "وست مینستر اِبی" ۲ هزار نفر را در خود جای داده. انتظار می رود میلیون ها نفر برای ادای احترام به پایتخت بروند. "

پس همه افرادی که علیه سلطنت یا علیه اعلیحضرت، شاه جدید چارلز سوم اعتراض می کنند، باید قبل از هر اقدامی برای دامن زدن به مشکلاتِ یک کشور صلح آمیز و یک کشور خوب، مجددا فکر کنند. (بله، استاد، متوجه ایم.) بسیاری از مردم حسرت انگلیس را میخورند و می خواهند برای زندگی به انگلیس بیایند. پس اگر آنها انگلیسی هستند و در انگلیس زندگی میکنند، باید خوشحال باشند، افتخار کنند. (درسته، استاد.)

و همیشه مشکلات کوچکی اینجا و آنجا وجود خواهد داشت. اما یک پادشاه نمیتواند همه کارها را انجام دهد. همچنین به عوامل بسیار و تصمیم مجلس و دولت انگلیس هم بستگی دارد. آنها حتی ملکه را هم نباید بخاطر چیزی سرزنش کنند. او قدرت تام برای تصمیم گیری در مورد همه چیز، در مورد مسائل سیاسی را ندارد. مثلاً آنها هماهنگ کرده اند که او با چه کسی ملاقات کند، دست بدهد، صحبت کند، حتی اگر او نخواهد.

داستانها می گویند که یک بار مردم دیده اند که ملکه مجبور شد پشت بوته های باغ کاخ باکینگهام پنهان شود، چون نمی خواست مجددا برای بار دوم با یکی از رهبران جهان صحبت کند. ملکه از او پنهان شد. مردم نتوانستند او را پیدا کنند. او مجبور بود پنهان شود. او حتی قدرت رد کردن را نداشت. او خود را پنهان کرد زیرا نمی خواست دوباره با آن شخص صحبت کند زیرا در آن زمان از آن رئیس جمهور خوشش نمی آمد. و قرار بود یکی از بدها باشد. شما در مورد آن تحقیق کنید آنوقت متوجه می شوید. (بله، استاد.) […]

" Excerpt from Documentary ‘Secrets of The Royals: Inside The Crown’ Robert Hardman (m): او می‌توانست "چائوشسکو" را ببیند که از طرف دیگر می‌آید و فکر می‌کند، من واقعاً نمی‌توانم با آنها صحبت کنم. پس برای اولین و تنها بار در زندگی اش ایشان در واقع، پشت یک بوته، در باغ قصر پنهان می شود تا از مهمانانش پرهیز کند.

Lord Owen (m): ملکه، افراد مختلف را تحمل می کند، اما "چائوشسکو" خیلی زیاده روی میکرد. "

او نمی توانست هر کاری را که می خواست انجام دهد. حتی مثلا، اگر در جایی مثل کنیا یا جایی ناآرامی وجود داشته باشد، آنها به او گزارش متفاوتی می دهند. آنها خواهند گفت: "اوه، این نوع مردم، آنها تروریست هستند. آنها دارند آن و این مردم را می کشند، افراد دولت را می کشند. و اکنون باید ارتشی را برای سرکوب این رویکرد تروریستی که باعث ناآرامی در کشور کنیا میشود، بکار بگیریم. بعنوان مثال اینگونه است. او نمی تواند بگوید، "اوه نه، شما نمی توانید." (بله، متوجه ام.)

با وجود اینکه او ملکه است، اما در همه جا در تمام بخش های دولت قدرت تصمیم گیری را ندارد. (بله.) پس، مردم باید در مورد این بدنه سیاسی پیچیده و دشوار جهان بیشتر درک کنند تا قدردان شاه خوبی باشند که به ندرت در جهان دارید. (بله، استاد.) یک بار اعلیاحضرت شاهزاده "آنه"، دختر ملکه الیزابت دوم. (بله.) در اخبار خواندم که گفت، ملکه به او گفته که گاهی موافق نبوده است. اگر با نخست ‌وزیر یا دولت درباره انجام کاری موافق نبوده، و نمی‌توانسته درباره آن بحث کند، بعد ایشان آنرا رها میکرده، آنها را رها میگذاشته. اجازه میدادند این کار را بکنند. (بله، استاد.)

خب، نخست وزیر و دولت هم قدرت زیادی برای امتناع از توصیه یا تصمیم ملکه دارند. (بله، استاد.) پس، ملکه کم و بیش نماد سلطنت بود و بیشتر تصمیمات سیاسی از سوی دولت گرفته می شد. نخست وزیر، پارلمان، غیره. (بله، استاد.) و حتی انتصاب نخست وزیر انگلیس، مانند آخرین آن، خانم "لیز تراس". ابتدا او را انتخاب کردند و سپس به ملکه معرفی کردند. (بله، استاد.) این ملکه نبود که او را انتخاب کرد، پس آنها او را به ملکه معرفی کردند و ملکه با آن موافقت کرد و اجازه داد او نخست وزیر شود. من شک دارم که او می توانست خانم "لیز تراس" را رد کند و بگوید: "نه، من او را نمی‌خواهم." (بله، استاد.) فکر نمی‌کنم ملکه می توانسته بگوید، "اوه نه، او را بیرون کنید"، یا "بوریس جانسون را برای من برگردانید." مثلاً، اینطور.

پس، افرادی که ملکه را مقصر میدانند و از ملکه به عنوان یک استعمارگر و اینها متنفرند، نباید باشند. نباید باشند. او ملکه بسیار خوبی بود. (متوجه ایم، استاد.) او مهربان بود. زیرا اگر نبود، همه افرادی که در اطرافش کار می کردند پس از مرگش انقدر درباره اش خوب صحبت نمی کردند. (بله.) و در طول سلطنتش، همچنین، در طول زندگی اش بر روی زمین، هیچکس در مورد ملکه، از جمله تمام خانواده، هیچ چیز بدی نگفته است. افراد خانواده کسانی هستند که باید او را بیشتر بشناسند. (بله. درسته. بله، استاد.)

" Media Report from Sky News Sept. 8, 2022 Lord Janvrin (m): او یک رئیس فوق العاده بود. ما عادت داشتیم هر روز عصر یک جعبه قرمز بگذاریم و می‌دانستیم که او آن‌ها را بررسی میکند و صبح روز بعد ساعت هشت روی میز ما قرار میگیرد. این فوق العاده بود که چگونه او این کار را روز به روز در طول سلطنتش انجام داد. "

" Media Report from CNN Sept. 8, 2022 Reporter (m): او جایگاه سلطنت را با معرفی ایده خدمت داوطلبانه، به جایگاه رسمی سلطنت، تغییر داد "

" Media Report from Sky News Sept. 10, 2022 Lt. Col. Twumasi-Ankrah (m): علیاحضرت یکی از سخت کوش ترین افرادی است که در زندگی ام دیده ام. برای کسی هم سن و سال او، کارهایی که انجام می‌داد، رویدادهایی که در آن شرکت می‌کرد – گاهی سه رویداد در روز. کاملاً قابل توجه بود.

Lord Robin Janvrin (m): خب، منشی خصوصی او بودن جالب بود، و یکی از پیشینیان من گفت: "شما هرگز از جلسه صبحگاهی تان با ملکه با احساس بدتری نسبت به زمانی که وارد شده اید، بیرون نمی آیید." او حس شوخ طبعی داشت. او علاقه زیادی به مردم داشت.

Simon (m): این افتخار من بود که علیاحضرت را بسیار دیدم. و در تمام آن تعاملات، ادب و انسانیت و مهربانی وجود داشت که برای همیشه به یاد خواهم داشت. "

" Media Report from Sky News Sept. 8, 2022 Queen (f): به نوعی من دوره کارآموزی نداشتم. پدرم در سن خیلی جوانی مرد. این یک نوع بار مسئولیت بسیار ناگهانی بود تا بهترین کاری را که می توانم، انجام دهم. "

و همه سیاستمداران در انگلیس هنوز به ایشان احترام می گذارند. […] می ببینید، سلطنت باید مورد احترام، قدردانی و استوار باشد. چون میتوانید ملکه را ببینید... او ملکه انگلیس است، و در برخی از کشورها، اکنون، شاید تنها ۱۴ کشور از کشورهای مشترک المنافع باقی مانده اند، اما مردم سراسر جهان که حتی او را نمی شناسند، که هرگز حتی به خانواده سلطنتی اهمیت نمی دهند، همه در خیابان صف کشیدند. صف های خیلی بسیار طولانی. برخی مجبور شدند ۲۴ ساعت منتظر بمانند تا به تابوت او ادای احترام کنند. (بله، درسته، استاد.) پس، این کار درست است. لازم نیست بروید احترام بذارید و ۲۴ ساعت صبر کنید. اما با این حال، او کسی بود که مردم دوستش داشتند و به او احترام می گذاشتند.

او این نوع انرژی مثبت را به جهان آورد. (بله، استاد) چون مهربان و خوب بود. (بله.) پس پسرش نباید خیلی از آن ویژگیها دور باشد. (بله، استاد.) باید از او حمایت کنند.

بفرمایید. چه چیز دیگری می خواهید پیشنهاد دهید یا از من بپرسید یا با من گفتگو کنید؟ ( من مقاله ای دارم که از ملکه دفاع میکند. در این مقاله آمده است: "حضور ملکه یک بخش کلیدی در امکان استعمارزدایی بود." ) پس، او کسی بود که به آن کمک کرد؟ ( بله. او کمک کرد که مستعمرات مستقل شوند. )

بله، شما می توانید آن را ببینید. او به طور ماهرانه، آنچه را که می توانست انجام داد. (بله.) البته او نمی توانست همه چیز را یکجا انجام دهد. اما، وقتی شرایط مساعد بود، هر چه از دستش برمی‌آمد برای کمک به مستقل شدن دیگران انجام داد. چه فایده ای برای او دارد اگر بر چند کشور بیشتر یا کمتر حکومت کند. (بله، استاد.) فایده اش چیست؟ او همه چیز مورد نیازش را داشت.

و او فردی قانع بود. او مشغول کارش بود و مشغول عشق ورزیدن به تمام اشخاص- حیوانی بود که داشت. او غاز داشت، اسب داشت، سگ داشت. و دیگر موارد، به تعداد زیاد. (بله.) بله، و او باید از کل کشور مراقبت میکرد. مسائلی را به خانواده آموزش میداد. و او جلسات زیادی با پارلمان، با نخست وزیر، با افراد دولت، با افراد [متولیان] کلیسا، با همه گروه ها داشت. و او خانواده و فرزندانش را داشت که باید از آنها مراقبت میکرد - نوه هایش و همه اینها. چرا فردی مانند او بخواهد حکومتش را گسترش دهد یا کشورهای بیشتری برای حکومت داشته باشد؟ (بله، استاد.) […]

" Courtesy of British Royal Fans Jan. 6, 2022 Jane (f): شاهزاده فیلیپ او را روان درمانگر کشورهای مشترک المنافع نامید. او همه رهبران را می شناسد، مشکلات آنها را می شنود، و آنها او را به عنوان یک شخصیت مادرانه می بینند.

Narrator (f): مادر، همسر، ملکه. این کار به الیزابت نیاز دارد که همه آن نقش ها را داشته باشد و خیلی بیشتر از آن. با این حال، علیرغم اینکه مشهورترین چهره روی زمین بود، پادشاه بودن می تواند شغلی منزوی کننده باشد.

Penny (f): شما نگهبان کل رازهایی هستید که حتی نمی توانید با شوهرتان در میان بگذارید. شما زمان زیادی را با غریبه ها می گذرانید. از شما انتظار می رود که دقیقاً بدانید که چرا در جایی هستید، چرا افرادی که با آنها صحبت می کنید، آنجا هستند. فکر میکنم شغلی در انزوای بسیار است، شغلی در تنهایی فراوان. "

و اگر ملکه واقعاً یک استعمارگر بود و همه اینها، چرا هند توانست آزاد و مستقل شود؟ (بله، استاد.) و سنگاپور. (بله، استاد.) یا مالزی، زمانی که با هم بودند، سنگاپور و مالزی. و بسیاری از کشورهای دیگر. بسیاری از کشورها مستقل شدند. حدود ۳۰ کشور بود، و الان فقط ۱۴ تا. پس، بسیاری اکنون مستقل شده اند.

شما نمی توانید ملکه را برای چیزی سرزنش کنید، مطلقاً نه، هیچ، صفر. (بله، استاد.) این نظر من است. و مردم اگر بخواهند می توانند به من اعتراض کنند، بفرمائید. من فقط حقیقت را می گویم، صادقانه از قلبم. و قلبم همیشه به من دیکته می کند که چه کار کنم. (بله، استاد.) قلبم، راستگوست. […]

Host: از اینکه راه قدردانی، احترام و فروتنی واقعی را به ما آموختید، عمیقاً سپاسگزاریم، مهربان ترین استاد. خدمت به دیگران از طریق محبت و خرد ذاتی مان، راه را برای جامعه ای شریف تر هموار میکند و روابط پایدارتر و با ارزش تری ایجاد میکند. از خداوند متعال حفاظت همه رهبران فداکار و پرتلاش را خواستاریم. باشد که آنها با اتخاذ شایسته ترین سبک زندگی، یعنی وگان، الگوهای بزرگتری از خیرخواهی باشند و در نتیجه به تضمین آینده ای درخشان تر و مرفه تر کمک کنند که در آن بشریت در صلح و عشق رشد میکند. باشد که استاد گرانقدر از سلامتی و آرامش کامل برخوردار باشند، در پناه همه خدایان مهربان.

برای شنیدن بیشتر نظرات استاد اعظم چینگ های در مورد سلطنت در بریتانیا، و همچنین شنیدن داستانی که نشان می دهد استاد چگونه با افراد اهل خانه شان یا هر کسی که در این راه به ایشان کمک میکند، رفتار می کنند، لطفاً در روز دوشنبه ۳ اکتبر ۲۰۲۲ برای پخش کامل این کنفرانس در برنامه "میان استاد و شاگردان"، با ما همراه باشید.

همچنین می توانید بعنوان مرجع، این کنفرانسهای پخش شده را تماشا کنید، در «اخبار فوری» و «میان استاد و شاگردان» از جمله:

"میان استاد و شاگردان":

با شفقت و توجه به همه موجودات با ادراک حکومت کنید

انگلستان باید از قوانین خود پیروی کند و از اشخاص- حیوان به عنوان موجودات با ادراک محافظت کند

هیچ بهانه ای برای تهاجم به یک کشور وجود ندارد

در دوران قضاوت بهشت هم اکنون بیدار شوید و وگان باشید

و غیره…

بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
2024-04-18
746 نظرات
33:14

اخبار قابل توجه

2024-04-17   54 نظرات
2024-04-17
54 نظرات
2024-04-17
63 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید