استاد اعظم چینگ های (وگان) از اثرات زیان آور گوشت میگویند، قسمت ۱۲- انرژی و ماده سمی

هرزمانی که گوشت بخوریم، غیرقابل اجتناب است که مقداری از انزجار، خشم و نومیدی که در زمان مرگ در قلب حیوانات است را دریافت کنیم، اینها بر ما تحمیل میشوند در ضمیرناخودآگاهمان ثبت میشوند. و بعد در درون حس ناخوشایندی داریم. ازاینرو، وقتی شبها میخوابیم کابوس داریم، یا وقتی حیوانی را می بینیم، آنها از ما میترسند و فرار میکنند و وقتی بیمار میشویم، علاج آن مشکل است بخاطر همه این اتمسفر تنفر و خشم که در اطراف آن گوشتی است که میخوریم.

این حیواناتی که پرورش میدهیم و آنها را وادار به مرگ میکنیم، آنها نمیخواستند که بمیرند. و وقتی که آنها می میرند احتمالا زجه و ناله میکنند یا تنفر یا ترس در قلبشان دارند. حداقل ترس دارند. بنابراین وقتی همه اینها را میخوریم این خصوصیات را در خود جا میدهیم. صحبت از تمام هورمونها و داروها و تمام چیزهای وحشتناکی که به حیوانات وارد میکنیم به کنار. یکعالمه آنتی بیوتیک که ما باید آنها را هم هضم کنیم. و بدن ما بسیار لطیف است. سلولهای ما حساس و باهوش هستند و ما آنها را با اینهمه چیزهای مضر از بیرون بمباران میکنیم. انسان چگونه میتواند آنرا تحمل کند؟ آنها به مغز میروند، به قلب میروند، به درون سلولها میروند، به جریان خون وارد میشوند و مردم بیمار میشوند، و نمیدانند دلیلش چیست. دیوانه میشوند و نمیدانند چرا. کارهای اشتباه میکنند و نمیدانند چرا. واقعا جای تاسف است.

گوشت در حقیقت یک سم غلیظ است. آن حاوی تمام چیزهایی است که شما گفتید مانند اثرات آفت کشها، کودها مواد غذایی تراریخته و مواد شیمیایی و غیره. همچنین مصرف گوشت را مرتبط با بیماری های بیشتر و بیشتری میدانند. این تازه جدا از ظلمی است که در شکنجه و سلاخی حیوانات بکار برده میشود تا برای مصرف انسانها گوشت تهیه شود.

دامداری های خوکها منشاء آنفلونزای خوکی هستند. تا زمانیکه صنعت گوشت ادامه پیدا کند، چنین ویروسهایی همچنان تولید میشوند. بعد از این، ویروس بعدی را خواهیم داشت و بعدی و بعدی و بعدی و یکی از آنها حتی بدتر ومهلک تر از چیزی خواهد بود که اکنون بتونیم تصور کنیم، همانطور که متخصصان خیلی وقت پیش آنرا پیش بینی کرده اند.

این حیواناتی که به اصطلاح‌ دامها نامیده میشوند مانند حیوانات خانگی ما هستند: با احساسات مشابه، با هوش مشابه- یا حتی بیشتر- با خصوصیت مهرورزی مشابه، با وابستگی و وفاداری مشابه، همچنین در بازیگوشی و عشق به زندگی نیز مشابه هستند. برای مثال، بسیاری از محققان میگویند که خوک ها از بعضی لحاظ باهوشتر از سگها هستند و باهوشتر از یک بچه انسان ۳ ساله. میتوانید تصور کنید که یک بچه انسان ۳ ساله را بکشید- ما نمیتوانیم خوکها را بکشیم تا بخوریم. این بسیار ظالمانه، بسیار ناخوشایند و کاملا غیرقابل قبول است.